کتابخانه کتابخانه
جستجو

کوردیپیدیا پر اطلاعترین منبع اطلاعاتی کردی است!


گزینه های جستجو

نوع جستجو





جستجو

جستجوی پیشرفته      صفحه کلید


جستجو
جستجوی پیشرفته
کتابخانه
نامنامەی کردی
کرونولوژیا از وقایع
منابع
رد پاها
گرد آوریها
فعالیت ها
چگونه جستجو کنم؟
انتشار
ویدئو
گروه بندی
آیتم تصادفی
ارسال
ارسال مقاله
ارسال عکس
نظرات شما
نظر سنجی
تماس
چه نوع اطلاعاتی را که ما نیاز داریم!
استاندارد
قوانین استفادە
کیفیت مورد
ابزار
درباره
همکاران کوردیپیدیا
چه درباره ما می گویند!
اضافه کوردیپیدیا به وب سایت شما
اضافه کردن / حذف ایمیل
آمار مهمان
آمار آیتم
تبدیل فونت ها
تبدیل تقویم ها
بررسی املا
زبان و گویش از صفحات
صفحه کلید
لینک های مفید
پسوند کوردیپدیا برای گوگل کروم
کوکی
زبانها
کوردیی ناوەڕاست
کرمانجی - کوردیی سەروو
Kurmancî - Kurdîy Serû
هەورامی
English
Française
Deutsch
عربي
فارسی
Türkçe
Nederlands
Svenska
Español
Italiano
עברית
Pусский
Norsk
日本人
中国的
Հայերեն
Ελληνική
لەکی
حساب من
ورود به سیستم
عضویت!
رمز عبور خود را فراموش کرده اید!
جستجو ارسال ابزار زبانها حساب من
جستجوی پیشرفته
کتابخانه
نامنامەی کردی
کرونولوژیا از وقایع
منابع
رد پاها
گرد آوریها
فعالیت ها
چگونه جستجو کنم؟
انتشار
ویدئو
گروه بندی
آیتم تصادفی
ارسال مقاله
ارسال عکس
نظرات شما
نظر سنجی
تماس
چه نوع اطلاعاتی را که ما نیاز داریم!
استاندارد
قوانین استفادە
کیفیت مورد
درباره
همکاران کوردیپیدیا
چه درباره ما می گویند!
اضافه کوردیپیدیا به وب سایت شما
اضافه کردن / حذف ایمیل
آمار مهمان
آمار آیتم
تبدیل فونت ها
تبدیل تقویم ها
بررسی املا
زبان و گویش از صفحات
صفحه کلید
لینک های مفید
پسوند کوردیپدیا برای گوگل کروم
کوکی
کوردیی ناوەڕاست
کرمانجی - کوردیی سەروو
Kurmancî - Kurdîy Serû
هەورامی
English
Française
Deutsch
عربي
فارسی
Türkçe
Nederlands
Svenska
Español
Italiano
עברית
Pусский
Norsk
日本人
中国的
Հայերեն
Ελληνική
لەکی
ورود به سیستم
عضویت!
رمز عبور خود را فراموش کرده اید!
        
 kurdipedia.org 2008 - 2023
 درباره
 آیتم تصادفی
 قوانین استفادە
 همکاران کوردیپیدیا
 نظرات شما
 گرد آوریها
 کرونولوژیا از وقایع
 فعالیت ها
 کمک
موضوع جدید
لطیف هلمت
نام: لطیف
شهرت: هلمت
نام پدر: محمود برزنجی
سال تولد: 1947
محل تولد: #کفری#
$زندگینامه$
لطیف هلمت با نام کامل لطیف محمود برزنجی شاعر، مترجم، نویسنده و روزنامه‌نگار کُرد است. او از شاعرانِ مطرح و نوسرای کُردستان و دارای بیش از 20 مجموعه شعر می‌باشد.
لطیف هلمت سال 1947 میلادی در شهر کفری از توابع استان #کرکوک# متولد شد. هلمت در اوایل دههٔ هفتاد به همراه تنی چند از دیگر شاعران کُرد کانون شعر کفری را بنیان گذاشت. وی در مورد کانون کفری می‌گوید: «بیاننامه کفری دم از آزادی نویسنده و آزادی متن می‌زند، ما دم از آزادی انسان نمی‌زنیم و عقیده داریم که زمانی که متن آزاد باشد انسان نیز آزاد خواهد بود».
لحن و زبان هلمت ساده و روان و به دور از تشبیهات و استعارات پیچیده و انتزاعی است. او به جای این که با جسم و تنِ واژه‌ها کار کند، با روح و روانِ آنها کار می‌کند. شعر هلمت، شعری ساختارمند با تنوع خلاقانه در فرم و مضمون و تصویرپردازی‌های بکر است و نوعی نگاه متفاوتِ آمیخته با چاشنی طنز دارد که امور روزمره را به پرسش‌ها و چالش‌های فلسفی و منتقدانه و معترضانه جامعه‌شناسانه می‌کِشد و با تأویل‌ها و تعبیرهای شاعرانه خاص خودش از موضوعات متنوع، دست به طرح مضامینی می‌زند که ذهن مخاطب را به چالش با پیرامون خود و غور و دقیق شدن در آن می‌کشاند. شعر هلمت به همان اندازه که دارای نهاد و آفرینشگری استفهامات است و به همان میزان که اشتهای جستجو و پرسش آفرینی دارد، پرسش زدا و فروپاشنده استفهام است. نگرش دوسویه ای که لطیف هلمت به جهان دارد، او را بر آن داشته که هم معترض اسباب و بساط زندگی مدرن امروزی باشد و هم در جستجوی دستیابی به خودخداانگاری روح انسان برآید.
زبان شعر هلمت در عین بی‌آلایشی و تصنع گزاف و بی‌مایه، از نوعی قدرتمندی و استحکام فارغ از فخامت فضل‌فروشانه و مصنوعی برخوردار است. شعر او را می‌توان رنگین‌کمانی از نقطه‌نظرات و تفکرات مختلف با وجود تناقض‌هایی که به ندرت در شعرش دیده می‌شود دانست. تجلی فرهنگ و هویت کُردی هم به‌رغم نگاه جهان‌شمول و انسان‌مدارانه و جسارت‌آمیزش در آثارش مشهود است. او سوابق مبارزاتی زیادی هم علیه حکومت صدام و حزب بعث داشته و در کل امور سیاسی و سیاستمداران را در شعرهایش به چالش می‌کشد.
وی علاوه بر کردی مسلط به زبان عربی بوده و به این زبان نیز اشعاری سروده‌است. کتاب‌های نیز برای کودکان منتشر کرده‌است. تالیفات هلمت برای کودکان در سال 2000 جایزهٔ APIC سوئد را نصیب او ساخت.
لطیف هلمت دغدغه‌ها و مطالعات و تلاش‌هایی نیز در حوزه ادبیات داستانی داشته و نخستین رمانش به نام «#همه همسران اجنهٔ شیخ محمود#» به‌همت #فریاد شیری# به فارسی درآمده است. این رمان را می‌توان اتفاقی تازه در رمان‌نویسی کردی تلقی کرد.
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_End=
=KTML_Bold=تالیف=KTML_End=
خوا و شاره بچکۆله‌که‌مان 1970 (به فارسی: خداوند و شهر کوچک ما)
ئامادەبوون بۆ له‌دایک بوونێکی تر 1973 (به فارسی: آمادهٔ زادنی دیگر)
پرچی ئه‌و کچه ڕه‌شماڵی گه‌رمیان و کوێستانمه 1977 (به فارسی: گیسوانِ این دختر خیمه گاه گرمسیر و سردسیر من است)
گه‌رده‌لوولی سپی 1978 (به فارسی: گردباد سپید)
ئه‌و هۆنراوه‌یەی که ته‌واو ده‌بێ و ته‌واو نابێ 1979 (به فارسی: آن سروده که پایانی دارد و پایانی ندارد)
ئه‌و نامانەیەی که دایکم نایانخوێنێته‌وه 1979 (به فارسی: نامه‌هایی که مادرم نمی خواندشان)
سروودی هه‌ژاران 1983 (به فارسی: سرودِ بینوایان)
ئه‌م ڕووباره وشک ناکات 1991 (به فارسی: این رودخانه به گِل نمی‌نشیند)
گورگه‌کانی له‌تیف هە‌ڵمه‌ت 1997 (به فارسی: گرگ‌های لطیف هلمت)
ته‌بایی و ململانێی نێوان هاووڵاتییه ئه‌له‌کترۆنیکیه‌کانی کۆماری له‌تیف هە‌ڵمه‌ت 2001 (به فارسی: همبستگی و رقابت بین هموطن‌های الکترونیکیِ جمهوریت لطیف هلمت)
ددانی پاشە‌ڕۆژ وه‌ک ددانی جه‌نگ سپییه 2001 (به فارسی: دندان‌های فردا همچو دندانهای جنگ سپید است)
عه‌شقنامەی سه‌دەی بیست و یه‌ک 2009 (به فارسی: عشقنامهٔ قرن بیست و یکم)
شیعری دژه شیعر یا یارییه‌کی کۆن و نوێ 2014 (به فارسی: شعرِ ضد شعر یا بازی ای کهنه و نو)

=KTML_Bold=ترجمه=KTML_End=
مێینه هه‌ر له سه‌ره‌تاوه بوو 2000 (به فارسی: زن از همان روزِ ازل در میانه بود) ترجمه گزیده اشعار سعاد محمد الصباح از عربی به کردی

=KTML_Bold=ترجمه آثار به فارسی=KTML_End=
#گیسوانت سیەچادر گرمسیر و سردسیر من است#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور
#آیه های عاشقانه#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور
#همه همسران اجنەی شیخ محمود#؛ ترجمه #فریاد شیری# و سارا قبادی
گلوله‌ها خاموش، کودکی می‌خواهد بخوابد؛ ترجمهٔ علی حقیقی
#گورستان گل ها#؛ ترجمهٔ مختار شکری پور.
عاشقانه های لطیف هلمت؛ ترجمه مریوان حلبچه‌ای [1]
لطیف هلمت
شکوفه های بادام
نام اثر: شکوفه های بادام
نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی#
اندازه: cm60x60
تکنیک: رنگ روغن
سال خلق اثر: 2016
[1]
شکوفه های بادام
توانا حمه نوری
نام: توانا
نام پدر: حمه نوری
تاریخ فوت: #10-06-2020#
محل فوت: #سلیمانیه#
$زندگینامه$
توانا حمه نوری، ورزشکار و فوتبالیست سابق باشگاه چوارباخ در سلیمانیه بود. که در تاریخ 10-06-2020 بر اثر سکته قلبی درگذشت. [1]
توانا حمه نوری
فقی طیران
نام: محمد
شهرت: فقی طیران
سال تولد: 1590
محل تولد: حکاری
$زندگینامه$
فقی طیران یا فقیه طیران شاعر و صوفی کُرد سده شانزدهم و هفدهم است. او از اولین و مشهورترین شاعران نویسای پرکار کُرد است.
نام اصلی فقی طیران، محمد است. از این رو گاهی میم و ح تخلص می‌کرد. از زندگی او اطلاعات کم در دسترس است. وی در موکس واقع در استان حکاری شمال کردستان امروزی در سال 1590 دیده به جهان گشود.

=KTML_Bold=آثار=KTML_End=
از فقی طیران آثار زیادی برجا مانده است. از مشهورترین این داستان‌ها شیخ صنعان، برصیصای عابد، زنبیل فروش و قصه اسب سیاه را می‌توان نام برد. بسیاری از این اشعار به صورت ترانه در آمده‌اند. [1]
فقی طیران
اشتی-شقلاوە
اشتی-شقلاوە محلەی شمارە 24 ادارەی شهرداری شهر #شقلاوە# در استان اربیل میباشد.[1]
اشتی-شقلاوە
عطا نهایی
نام: عطا
شهرت: نهایی
سال تولد: 1960
محل تولد: #بانه#
$زندگینامه$
عطا نهایی نویسنده‌ای کرد زبان است که آثار های او به زبان کردی سورانی منتشر شده اند. نخستین رمان او به نام گل شوران توجه محافل ادبی کردی در شرق کردستان و ایران و خارج را به خود جلب کرد. عطا نهایی تم رمان گل شوران را از داستان فولکلور کردی، لاس و خزال الهام گرفت، داستان سفر انسان برای یافتن و در نهایت از دست دادن.
پیش از انتشار گل شوران، دو داستان کوتاه به نام‌های تەنگانه (پریشانی) در 1995، و زریکه (جیغ) در 1993 به چاپ رساند. آخرین رمان او باڵنده‌کانی دەم با (پرندگان در باد) است که در سال 2002 منتشر شد.
عطا نهایی در سال 1960 در شهر بانه در شرق کردستان به دنیا آمده. وی تا کنون سه مجموعه داستان کوتاه و سه رمان به کردی سورانی نوشته‌است. جدای از این، وی آثاری از داستان نویسان ایرانی و سایر ملل را به زبان کردی ترجمه کرده است. همچنین مقلاتی را به زبان کردی در باب فن داستان‌نویسی و نقد آثار داستانی در مجلات معتبر ادبی به رشتهٔ تحریر منتشر نموده‌است. وی که رئیس مجمع علمی زبان کردی در ایران است در سال 2006 از سوی مرکز نشر آراس در جنوب کردستان به عنوان نویسنده برتر برگزیده شد و جایزهٔ ادبی آراس به وی اهدا شد. همچنین در دوازدهمین جشنواره ادبی گلاویژ که در سال 2009 در سلیمانیه برگزار شد جایزه خلاقیت هه‌ردی به وی اعطا شد.

=KTML_Bold=آثار =KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_Alt=0001.JPEG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_End=
زریکه (جیغ)، مجموعه داستان، بانه، انتشارات ناجی، 1993
ته‌نگانه (پریشانی)، مجموعه داستان، بانه، ناشر: نویسنده، 1995
گوڵی شوران (#گل شوران#)، رمان، #سقز#، انتشارات محمدی. 1998
باڵنده‌کانی ده‌م با (#پرندگان در باد#)، رمان، #سنندج#، نشر ژیار، 2003
گره‌وی به‌ختی هه‌لاله (#آخرین روز های زندگی هلاله#)، #سلیمانیه#، نشر رنج، 2007

=KTML_Bold=ترجمه‌ها=KTML_End=
عطا نهایی رمان شازده احتجاب، نوشتهٔ نویسندهٔ شهیر ایرانی، هوشنگ گلشیری، را به زبان کردی ترجمه و چاپ کرده‌است. وی همچنین کتابی از میلان کوندرا نیز به زبان کردی ترجمه نموده‌است. [1]
عطا نهایی
ازادی-شقلاوە
ازادی-شقلاوە، محلەی شمارە 23ی مدیریت شهرداری #شقلاوە# میباشد و یکی از محلەهای همان شهر در استان #اربیل# میباشد.[1]
ازادی-شقلاوە
شرفخان بدلیسی
نام: شرف‌الدین
شهرت: شرف‌خان بدلیسی
نام پدر: شمس‌الدین بدلیسی
$زندگینامه$
شرف‌الدین بن شمس‌الدین بدلیسی معروف به شرف‌خان بدلیسی (945 قمری- درگذشت: 1599/1603 میلادی) یکی از تاریخ‌نگاران کرد است که در مورد تاریخ کوردان کتابی به فارسی نوشته‌است.
کتاب او به نام #شرفنامه#، تاریخ مفصل کوردستان، که به زبان فارسی نوشته شده از منابع اصلی تاریخی مربوط به ملت کورد به شمار می‌آید. وی شرفنامه را در 1597 میلادی به پایان رساند.
شرفخان در کرهرود (امروزه بخشی از شهر اراک) زاده شد. نیاکان او امیران ایل روژکی بودند که در سال 1543 میلادی بر منطقه بتلیس (در شمال کردستان) فرمان می‌راندند. اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب، به فرمانروایی شرف خان روزکی (روژکی) بر تنکابن اشاره کرده‌است. رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، از شرف الدین نام برده‌است.
دگرگونی‌های سیاسی باعث شد تا پدر او، امیر شمس‌الدین بن شرف‌الدین به ایران مرکزی مهاجرت کند. شرفخان در سن نه سالگی به دربار شاه تهماسب یکم راه یافت. شرفخان به مدت بیست سال در استان‌های گوناگون ایران به عنوان والی منصب داشت. در سال 1576 به مرکز فراخوانده شد و به همراه 600 خانوار از ایل و خانواده خود به مأموریتی به سوی منطقه وان (شمال کردستان) فرستاده شد. خسرو پاشا، فرماندار وان، از ترس ورود فرستادگان به دربار سلطان مراد سوم گریخت. شرفخان بدین وسیله فرمانروایی موروثی بر بتلیس و منطقه موش را به دست آورد. [1]
شرفخان بدلیسی
شمس الدین شارزوری
نام: شمس الدین
شهرت: شارزوری - شهرزوری
نام پدر: محمد بن محمود شهرزوری
$زندگینامه$
شمس الدین محمد بن محمود شهرزوری (گاهی به اشتباه شهروزی نوشته می‌شود)، منطق دان، فیلسوف، مورخ فلسفه و دانشمند کرد در قرن هفتم است. او اولین شرح را بر حکمت‌الاشراق سهروردی نوشت.
وی افزون بر شرح بخش منطق حکمه الاشراق، در رساله دوم از رسائل الشجره الاهیه فی علوم الحقایق الربانیه از منطق بحث کرده‌است، که شاید بتوان گفت نخستین کتاب مفصل در علم منطق در قرن هفتم پس از اساس الاقتباس محقق طوسی باشد. او در این کتاب همه مباحث صناعات خمس را، که تقریباً در میان متأخران به فراموشی سپرده شده بود، مطرح و بررسی کرده‌است.

=KTML_Bold=آراء منطقی=KTML_End=
شهرزوری در تعریف، قول متأخران را در باب تساوی بین معرف و معرف پذیرفته‌است و از این روی، از نظر او تعریف به اعم و اخص جایز نیست.
او تحت تأثیر منطق المطارحات شیخ اشراق، با تقسیم تعریف به حقیقی و اسمی، تعریف اسمی را برای مسما به واسطه اجزاء مفهومی آن در علوم نافع می‌داند و تعریف حقیقی را دشوار می‌انگارد.
وی تقسیم قضیه به حقیقیه و خارجیه را مطرح می‌کند و موضوع قضایای حقیقیه را افراد ممکن محقق و مقدر و افراد ممتنع مقدر قرار می‌دهد و در کنار این دو به قضایای ذهنیه که افرادشان ممتنع هستند اشاره می‌کند و خود آن را نمی‌پذیرد.
شهرزوری رأی شیخ اشراق را مبنی بر عدم تمایز بین موجبه معدولة المحمول و سالبه محصله می‌پذیرد؛ چرا که از نظر شیخ اشراق در سالبه به دلیل عقد الوضع وجود موضوع ضروری است.
او در انتاج شکل اول و سوم شرط فعلیت صغرا را مانند متأخران پذیرفته‌است.

=KTML_Bold=دیدگاه‌های دیگران=KTML_End=
محمدعلی سلطانی از شمس‌الدین شهرزوری به عنوان بزرگترین شارح فلسفۀ شهاب‌الدین سهروردی نام می‌برد و معتقد است که فلسفۀ عرفانی سهروردی درواقع فلسفۀ رایج در میان کُردها در سده‌های گذشته بوده و از این رو آن را فلسفه‌ای کُردی می‌داند. [1]
شمس الدین شارزوری
شقلاوە
شقلاوە، یکی از استراحتگاهها و مکانهای تفریحی مشهور #کردستان# میباشد کە در دامنەی کوە سفین در بخش شمالی و 966 متر از سطح دریا بلندتر میباشد و بە دلیل نزدیکی اش بە کوه سفین، دارای اب و هوایی خنک و دلگش میباشد. این مکان تفریحی از ایام قدیم از مکانهای اصلی برای تفریح و گردش بودە در حدی کە بخش اعظم درامد مردم این منطقە از این کار بە دست میاید.
شقلاوە در 51 کیلومتری شهر #اربیل# میباشد و مسیر رفت و امدش، مسیری سرسسبز و زیبا است. درجەی حرارت این مکان در فصل تابستان بە (30 الی 35) درجە و در زمستانها تا (10) درجە زیر سفر کاهش میابد. این مکان دارای جنگلهایی انبوە میباشد و باغات بسیاری در انجا موجود است و بیشتر میوەهای هلو، گردو، انگور، انجیر و انار منطقە را تامین میکند.
قابل ذکر است کە در شقلاوە، میوەی توت بسیار زیادی سالانە حاصل میشود کە شهرت خاصی دارد. در قسمت بازار این مکان تفریحی، اشیاء و لوازم ضروری میهمانان بسیار بە اسانی دست میابد و تعداد زیادی هتل و متل و ویلا در این مکان برای کرایە کردن در دسترس میباشد. از سری محصولات موجود در بازار شقلاوە میتوان بە اشیاء سنتی و تزئینی دستی و لباس و کیف و کفشهای دست بافت اشارە کرد کە طالبان بی شماری دارد. همچنین در سطوح خیابان و اطراف بازار مغازەهایی را میبینیم کە محصولات داخلی و محلی و میوەهای خشک کردە و غذاهای کردی میفروشند.
در شقلاوە چندین هتل وجود دارد کە در زمرەی هتلهای درجە یک و پنج ستارەی اقلیم کردستان میباشند، اما بە جز اینها تعدادی خانە و هاستل هم برای استفادە و اجارەی مسافرین امادە گشتە است.[1]
شقلاوە
دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
نام و نشانی کتاب: دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
نام نویسندە: دکتر محمدعلی سلطانی
خط: فریبا مقصودی کرمانشاهی
زبان کتاب: فارسی - کردی
مکان چاپ: ایران
ناشر: انتشارات سها
سال چاپ: 1986
نوبت چاپ: چاپ اول
[1]
دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
خوشه های یاسمن
نام اثر: خوشه های یاسمن
نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی#
اندازه: cm60x60
تکنیک: رنگ روغن
تاریخ خلق اثر: 2016
[1]
خوشه های یاسمن
سواره ایلخانی‌ زاده
نام: سواره ایلخانی‌زاده
شهرت: کاک سواره
نام پدر: احمد آقا
تاریخ تولد: #21-04-1937#
محل تولد: #سقز#
تاریخ فوت: #14-01-1976#
محل فوت: تهران
$زندگی‌نامه$
سواره ایلخانی‌زاده در سال 1937 در روستای ترجان، از توابع شهر سقز به دنیا آمد. زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان می‌کنند. روستای تُرجان از توابع دهستان ترجان به مرکزیت روستای باغلوجه است که یکی از ده دهستان اصلی در منطقهٔ سقز در شرق کردستان است که آن زمان جزء منطقه جغرافیایی مکریان و بوکان بود.
سواره مدرک دیپلم خود را در شهر تبریز گرفت و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران می‌رود و در سال 1968 موفق به اتمام تحصیلات خود می‌شود. سواره ایلخانی زاده در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی با همراهی ناصر یمین مردوخی کردستانی حضور پیدا می‌کرد و ضمن سرودن شعرهای ملی گرایانه به فعالیت‌های سیاسی هم می‌پرداخت. به دلایلی در سال 1946 به مدت 6 ماه در زندان قزل قلعه تهران زندانی می‌شود.
سواره ایلخانی زاده متخلص به (کاک سواره) در سال 1949 در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار می‌شود و در زنجیره برنامه‌های ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستان‌های کوتاهی را نیز ارائه می‌کند، اما در سال 1977 در حالی که کمتر از 39 سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر سواره ایلخانی‌زاده را به روستای حمامیان #بوکان# می‌آورند و در گورستان همان روستا دفن می‌کنند.

=KTML_Bold=آثار و اشعار=KTML_End=
به باور برخی از شاعران و نویسندگان کُرد سواره ایلخانی زاده پدر شعر نوی کُردی در کردستان ایران شناخته می‌شود و از او به عنوان شاعری نوگرا یاد می‌شود ، اما در قالب شعر کلاسیک نیز آثاری ناب نیز از سواره به جا مانده‌است که «پیره هه ڵۆ»، یکی از آن‌ها است. بعد از سواره ایلخانی زاده شعرای زیادی در عرصه شعر نو فعالیت نموده و آثار خود را منتشر کردند که در این میان می توان به ژیلا حسینی به عنوان اولین زنان شاعر نوگرا اشاره نمود که در عنفوان جوانی بر اثر تصادف از دنیا رفت.

=KTML_Bold=نمونه شعر کردی=KTML_End=
یکی از اشعار بسیار معروف سواره (پیره هه‌ڵۆ) نام دارد البته در کنار این شعر، شعر (شار) نیز شهرت فراوانی دارد. (پیره هه‌لو) از یکی از اشعار الکساندر پوشکین شاعر و نویسندهٔ روسی سبک رومانتیسیسم الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کرده‌است. دو بیت پایانی شعر پیره هه‌لو اینچنین است:

=KTML_Green=ژینی کورت و به هه‌ڵۆیی مردن
نه‌ک په‌نا بۆ قه‌لی ڕوو ڕه‌ش بردن
لای هه‌ڵۆی به‌رزه‌فڕی به‌رزه‌مژی
چۆن بژی شەرتە نه‌وه‌ک چه‌نده بژی=KTML_End=

=KTML_Bold=ترجمهٔ فارسی:=KTML_End=
=KTML_Blue=عمری کوتاه و در شکوه مردن
نی به کلاغ سیه روی پناه بردن
عقاب بلند پرواز بلند همت را
چگونه زیستن شرط باشد نه مدت زندگی کردن=KTML_End=
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_End=
شعر سواره در میان کردها رواج و مقبولیت بیش‌تری دارد و تقریباً هر کرد زبانی چند بیت پایانی آن را حفظ است.

=KTML_Bold=سواره از دیدگاه نویسندگان و شاعران=KTML_End=
#شیرکو بیکس# شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با مجله سروه که در شماره 68 این مجله منتشر شد، در خصوص سواره می‌گوید:
سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در شرق کردستان راهی تازه را در پیش گرفته‌است و به نظر من مهم‌ترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دیگران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود.

مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره چنین نوشته:
سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران و شرق کردستان که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون نیما یوشیج و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای رضاخانی در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول جمهوری مهاباد نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ 40 و 50 شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارق‌العاده‌ای بازگو می‌نماید. [1]
سواره ایلخانی‌ زاده
کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است
مدیر باستان شناسی و فرهنگ #سوران# می گوید:شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان امنیەی رواندز، برای ساخت ادارەی مدیریت باستان شناسی و فرهنگ سوران و درستکردن موزخانە در همان مکان هستیم.
#عبدلوهاب سلیمان#، مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت: ما به تلاش خود برای ساخت و اختصاص مکان ویژه ای برای موزه باستان شناسی در مدیریت سوران ادامه دادیم، با همکاری ادارەی مستقل سوران ،شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان حامیەی رواندز، بە منظورە ادارەی مدیریت باستانشناسی و فرهنگ سوران ساخت موزخانەای در همان مکان، کە الان کارهای ساخت و ساز شروع شدە است. وی گفت:به همین منظور اخیراً هیئتی از اداره کل باستان شناسی و فرهنگ اربیل از ریاست اداره مستقل سوران بازدید کرد و در مورد بازسازی و نیاز به یک موزه باستان شناسی و فرهنگی در اداره مستقل سوران گفتگو کردیم، در ادامه جلسه ای با کارکنان اداره باستان شناسی سوران در خصوص نحوه انجام کار برگزار شد.
مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت:در مرحلە اول از طرف ادارەی مستقل سوران 66 ملیون دینار هزینە شدە است برای تعمیر این ساختمان، اما اگر مکان مناسبی را برای موزه اختصاص دهیم، به هزینه های بیشتری نیاز داریم، بنابراین با مدیریت سوران در حال گفتگو هستیم برای اختصاص دادن هزینەی بیشتر و مرحله به مرحله پروژه را انجام دهیم.
عبدلوهاب سلیمان گفت: در نتیجه کاوش ها و بازرسی پنج تیم باستان شناسی خارجی با هماهنگی تیم های ما، از سال 2013 تا کنون صدها قطعه بقایای باستانی در سوران پیدا شده و در انباری از اداره ما نگهداری می شود، بنابراین اگر مکانی مناسب برای موزخانە و مدیریتمان بسازیم،میتوانیم ان قطعات باستانی را نقل موزخانە کنیم ، به همین ترتیب برای انهای که در آینده پیدا می کنیم.
مدیر ادارە باستان و فرهنگ سوران گفت: تلاش ما ادامه خواهد داشت، همانطور که پروژه ادامه دارد تا بتوانیم در آینده موزه را بسازیم و از باستان شناسی و فرهنگ منطقه خود حفاظت کنیم.[1]
کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است
فایق نامیق محمد
نام: فایق
شهرت: شیخ فایق
نام پدر: نامیق محمد
سال تولد: 1943
محل تولد: #کرکوک#
$زندگینامه$
فایق نامیق روزنامه نگار و دارای مدرک لیسانس مدیریت، وی چند سال مدیر اداره ثبت احوال مصیف صلاح الدین بوده. [1]
فایق نامیق محمد
ملا عبدالکریم صائب
نام: عبدالکریم صائب
شهرت: زاری
سال تولد: 1905
محل تولد: #سقز#
سال فوت: 1982
محل فوت: سقز
$زندگینامه$
ملا عبدالکریم صائب مشهور به زاری، در سال 1905 در روستای عرب اوغلوی از توابع سقز دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در همین روستا و با دروس اصول و قران و موضوعات مذهبی نزد (ملا محمد تدین) شروع نمود. وی جهت ادامه تحصیلات فقهی خود به روستاها و مناطق مختلف نزد اساتید اصول فقه و حکمت رفت و مدارج علمی را بدین ترتیب طی نمود و زندگی خود را صرف یادگیری علوم زمان خود نمود. به همین سبب مدتی از نظر مالی دچار مضیقه و تنگدستی بود. وی پس از فوت پدر و عموی خود سرپرست خانواده اش شد و جهت کار و درآمد به مناطق مختلف کوچ نمود. اشعار این شاعر در زمان خود از رادیو #کرمانشاه# پخش می‌شد و به سبب بعضی از اشعارش توسط ساواک تحت فشار بود.
وی در سال 1982 میلادی در سقز روستای عرب اوغلوی علیا دارفانی را وداع گفت و همان‌جا به خاک سپرده شد.

=KTML_Bold=اشعار و آثار=KTML_End=
اشعار زاری بیشتر مضامین تصوف، عرفان و طبیعت داشته و دارای غزلهای عاشقانه و رباعیات می‌باشد. وی در شعر عروض و کلاسیک زبانزد خاص و عام بود. از این شاعر آثار زیر باقی مانده‌است:
- دیوان شعر با نام دیوان زاری.
- ترجمه داستان (لیلی و مجنون) نظامی گنجوی از فارسی به کردی.

=KTML_Bold=نمونەای از شعر زاری به زبان فارسی=KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_Alt=0001.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_End=
دلی دارم بسان بوته در تاب
و زو خون می‌چکد وز دیده خوناب
خلیده خار هجران در رگ و جان
نشسته زاغ نومیدی به بستان
لگدکوب ستم باشد وجودم
نمی‌دانم از این سودا چه سودم
گل عمرم شده پژمرده از غم
تنم بی‌حس بسان مرده ازغم
چنان گشتم زبون وعاقبت شوم
دراین ویرانه شد هم لانه‌ام بوم
چنان آشفته و زار و نزارم
که بر خود نام زاری می‌گزارم
[1]
ملا عبدالکریم صائب
سد ژاله مملحه
سد کوچک ژاله مملحه، در روستای ژاله مملحه واقع در (سنگاو) از توابع شهرستان (چمچمال) در شهر سلیمانیه، این سد توسط اداره اب و منابع سلیمانیه در سال 2014 با هزینه (749, 233, 920) دینار ساخته شده است.

=KTML_Bold=درباره سد کوچک ژاله مملحه=KTML_End=
1. این سد کوچک ظرفیت (200، 000) متر مکعب آب دارد و در حال حاضر دارای (185، 000) متر مکعب آب است.
2. قبل از احداث این سد 17 خانواده در روستا زندگی می کردند، که پس از ساخت حوض تعداد آنها به 25 خانواده افزایش یافت.
3. پس از ساخت این سد کوچک، 40 جریب زمین آبیاری شده است.
4. اهالی روستا از آب این سد برای زندگی روزمره و دامداری استفاده می کنند. تعداد دام قبل از ساخت سد (300) راس حیوان بوده است، که پس از ساخت سد به (5000) راس حیوان افزایش یافته است. [1]
سد ژاله مملحه
صلاح اوسی
نام: صلاح اوسی
شهرت: باوه لاوا
سال تولد: 1955
تاریخ فوت: #07-06-2018#
$زندگینامه$
صلاح اوسی مشهور بە باوه لاوا، در سال 1955 در روستای تلشایری از توابع شهرستان تربسپی به دنیا آمده، وی در سال 1983 اولین آلبوم خود را منتشر کرد، این هنرمند همیشه صدای خود را با صدای هنرمند بزرگ کرد (محمد شیخو) مقایسه می کرد، و در طول فعالیت های هنریش توانسته 8 آلبوم منتشر کند. صلاح اوسی (باوه لاوا) در تاریخ 07-06-2018 چشم از جهان فروبست. [1]
صلاح اوسی
میر بدرخان
نام: بدرخان
شهرت: میر بدرخان - بدرخان اودال
نام پدر: عبداللە
سال تولد: 1803
سال وفات: 1869
مکان تولد: #بوتان#
مکان وفات: شام
$زندگینامە$
بدرخان اودال یا بدرخان بگ پسر عبداللە بگ در سال 1803 در شهر جزیرەی بوتان در جنوب #کردستان# بزرگ بدنیا امدە است، اما دربارەی تاریخ تولد وی نظرات مختلف وجود دارد، بعضی از تاریخ نویسان در این بارە میگویند: بدرخان بین سالهای 1803 تا 180، در خانوادەی عزیزان (از خانوادەهای سرشناس و مبارز کردها در شمال کردستان) بە دنیا امدە است.
شرف خان بدلیسی در شرف نامە خودش نوشتە است؛ خانوادەی عزیزان قبلا #ایزدی# بودند و بعدا مسلمان شدن. در اینجا لازم است بدانیم کە میر بدرخان در زمان فرمانروایی خود چە کردە است، و ایا برای استقلال ملت کرد مبارزە کردە است یا فقط برای خانوادە خودش دست بە مبارزە زدە است؟
میر بدرخان خیلی زود به قدرت و شهرت رسید و در سال 1830 اداره منطقە #بوتان# را به دست گرفت.
او خیلی زود با میر محمد، میر منطقە سوران در جنوب کردستان بزرگ اتحاد و همبستگی برقرار کرد، رابطەی خوبی با ارمنیها داشت، او تصمیم گرفته بود هر کسی که یک دختر ارمنی ازدواج کند کمک و حمایت کند، حتی جوانان ارمنی نیز به نیروهای نظامی او پیوستند و نیروی خوب و قویی را درست کردە بودند.
چندین مستشار و مشاور ارمنی مانند دومیستیحان مانکولیان، اوجانسی شالکترین و میرمارتو در داخل و اطراف نیرو و سیستم حکمداری اش حضور داشتند.
میر بدر خان برای چند مدت در استانبول زندگی کرد و پس از مدتی بە بعدا بە شام (در سوریە و قسمت غرب کردستان) رفت تا سال 1869 در انجا زندگی کرد و همانجا دار فانی را وداع گفت.[1]
میر بدرخان
رفعت عبدالله
نام: رفعت
شهرت: حلبچەای
نام پدر: عبدالله
تاریخ فوت: #07-06-2020#
$زندگینامه$
نویسنده و فعال حلبچه و انفال. وی در تاریخ 07-06-2020 بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. [1]
رفعت عبدالله
آمار
مقالات 456,802
عکس ها 93,598
کتاب PDF 16,750
فایل های مرتبط 77,636
ویدئو 835
بازدیدکنندگان فعال 20
امروز 858
زندگینامە
محمد قاضی
تحقیقات مختصر
انوبانینی کیست؟
زندگینامە
وریا غفوری
آثار هنری
خوشه های یاسمن
شهدا
رامین حسین‌ پناهی
Abdullah Ocalan
گروه: زندگینامە | زبان مقاله: Kurmancî - Kurdîy Serû
اشتراک گزاری
Facebook0
Twitter0
Telegram0
LinkedIn0
WhatsApp0
Viber0
SMS0
Facebook Messenger0
E-Mail0
Copy Link0
ارزیابی مقالە
نایاب
عالی
متوسط
بد نیست
بد
اضافه کردن به مجموعه
نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید!
تاریخ آیتم
Metadata
RSS
به دنبال تصویر رکورد انتخاب شده در گوگل
به دنبال رکورد انتخاب شده در گوگل
کوردیی ناوەڕاست0
English0
عربي0
فارسی0
Türkçe0
עברית0
Deutsch0
Español0
Française0
Italiano0
Nederlands0
Svenska0
Ελληνική0
Azərbaycanca0
Fins0
Norsk0
Pусский0
Հայերեն0
中国的0
日本人0

Abdullah Ocalan, Îdeolog, Nivîskar, Ramyar, Serokê PKK´ê

Abdullah Ocalan, Îdeolog, Nivîskar, Ramyar, Serokê PKK´ê
Abdullah Ocalan 4ê nîsana 1949an, li gundê Xelfêtiyê bi navê Amara hatiye dine. siyasetmedarekî kurd e. A Ocalan damezrînerê PKKê ye.
Di 15ê sibata 1999an de, sixûrên DYA yê, Ocalan bi komployek revand û radestî dewleta Tirkiyê kir. Niha li girava Îmraliyê girtî ye.
Perwerde ya xwe , Fakulteya Hiqûqê ya Zanîngeha Stenbolê (1971) Fakulteya Zanistên Siyasî ya Zanîngeha Enqereyê (1971-1984)

Jînenîgarî
Zarokatiya wî
Abdullah Ocalan, di 4ê nîsanê 1949an de li gundê Amara yê bi ser navçeya Xelfetiyê ya girêdayî Rihayê çêbûye. Dibistana seretayî li Cîbînê xwendiye. Dibistana navîn li Nizipê dibistana navîn jî li Enqerê li dibistana navîna Tapu Kadastro qedandiye. Di 1969an de li Amedê dest bi karmendiyê kiriye. Di karmendiya salekê de têkiliya dewlet û civakê û ya sazî û man feodal û dewletê ji nêz ve dîtiye. Di 1971ê de vebuhandina xwe deranîye Stenbolê û li wir di ber karmendiyê de xwe amade kiriye ku bikeve zanîngehê jî. Heman sal qeydiya xwe li zanîngeha dadê çêkiriye û dev ji karmendiyê berdaye.

Destpêka jiyana wî ya ramyarî
Di wan salan de Stenbol di bin bandora bayê 1968an de bû. Ocalan jî kete bin bandora vî bayî û Marksîzm - Lenînîzm nas kir. Ew salana weke salên werçerxa jiyana wî ne û her wiha ew Sosyalîzm, yeksanî û azadî pir nêzîkî xewnayên xwe yên zarokatiyê dîtin. Ocalan bîryar dabû ku Sosyalîzm û pirsgirêka Kurd li hev biguncîne. Bi vê armancê biryar da ku dest bi siyaseta çalak bike û qeydiya xwe li zanîngeha zanîngên ramyarî ya Enqerê çêkir. Li vê derê xwe di nav atmosfereke tund a guftûgoyan de dît û şeklek da ramanên xwe. Di 30yê adara 1972an de pêşengên şoreşê Mahir Çayan û hevalên wî li Qizildereyê hatin kuştin û vê bûyerê şopên kûr di jiyan û ramanên wî de de hiştin. Di 7ê nîsanê de di çalakiya şermezarkirina bûyera komkujiyê de hat binçavkirin û wî şandin girtîgeha Mamakê. 7 meh di girtîgehê de ma û di wê pêvajoyê de xwe gihand ramana avakirina rêxistinekê û ji bo vê yekê gav avêt nav pêvajoyeke din a lêgerîn û lêkolînê. Piştî 1972an pirsgirêka kurd bi gelek derûdoran re guftûgo dike û di heman demê de komeleya perwerdahiyê bilind a demokratîk a Enqerê ava dike. Di heman demê de ew xebatên xwe yên bîrdoziyê yên ku di nava komekê de dimeşîne, digihîne gihaneka dawî. Koma di bin pêşengiya Ocalan de di dawiya sala 1975an de civînekê li dar dixe û biryar dide ku li Kurdistanê xebatê bimeşîne.

Avabûna PKKê
Di 27ê çiriya paşîn a 1978an de jî Ocalan û hevalên wî li Diyarbekirê li gundê Fîsê yê Lîceyê careke din li hev kom dibin û biryara avakirina Partiya Karkerên Kurdistanê didin. Xebatên rêxistinê yên Ocalan û partiya wî PKK yên li Kurdistanê di demeke kin de bala dewleta tirk dikişîne. Li ser vê şêweya nû ya Ocalan a li hemberî pirsgirêka kurd ku zikê nerm ê Tirkiyê ye, dewleta tirk zextên xwe zêde dike. Dewletê bi awayekî eşkere li hemberî koma Ocalan şer dide destpêkirin û ji ber vê yekê Ocalan sala 1979an derdikeve derve û diçe Libnanê. Bi vî awayî meşa ku dê 20 salan li rojhilata navîn berdewam bikira, dest pê kir. PKKê li Libnanê di 1982an de kongra xwe ya duyem pêk anî û biryara vegera nava axa welêt girt. Milîtanên PKKê di bin pêşengiya Öcalan de perwerdehiya xwe ya îdeolojîk û leşkerî jî qedandibûn. Di encamê de di 15ê tebaxa 1984an de li Bakurê Kurdistanê şerê çekdarî destpê kir.

Girtina wî
Di encama şerê çekdarî de li ser daxwazên ku ji Tirkiyê tên, ji 1993an û şûn ve PKKê 3 caran agirbestê ragihand. Ev gavên ku ji bo çareserkirina pirsgirêka kurd hatin avêtin, rastî pênûs û astengiyên derûdorên rentxwir hatibûn. Di 9ê çiriya pêşîn a 1998an de di encama hevanîyeke ku bi hevkariya hêzên navnetewî hat amadekirin, Ocalan neçar ma ku ji Suriyê derkeve. 9ê çiriya pêşînê de Ocalan dema dest bi rêwîtiya ber bi Ewrûpayê ve kir wê wiha bigota: Ez ji niha û şûn ve dixwazim rola xwe di kanala siyasî de bilîzim. Ocalan dema li Îtalya bû gelek caran bangên ji bo aştiyê kirin lê belê ji Yekîtiya Ewropayê hêviya ku dikir bidest nexist. Ocalan di 2ê sibata 1999an de bi zordayîna Yewnanîstanê heta Kenyayê diçe. Di 15ê sibata heman salê de jî li paytextê Kenya Nayrobiyê li pêşiya avahiya sefaretxaneya Yûnanîstanê ber bi Tirkiyê ve tê revandin. Serokê giştî yê PKKê Abdullah Ocalan li girava Îmralî ya li nav deryaya Marmarayê bi tenê li serê xwe di girtîgehê de hat bicîhkirin. Ocalan li Îmraliyê bi parêznameya xwe ya pêşî de daxwaz kir ku pirsgirêka kurd li ser bingeha aştiyê were çareserkirin.


Parastina Gelekî
Serlêdana namzetiya Xelata Aştiyê ya Nobelê
Serlêdana Xelata Nobelê ya Aşitiyê ya 2014an ji aliyê Parlamenterê parlamentoya Başûrê Kurdistanê ya Tevgera Goran, Heval Kwêstanî ve li Norwêcê serlêdan namzetiya Xelata Aştiyê ya Nobelê li enstîtuya Xelata Aştiyê ya Nobelê re hat lêdan.

Serdema serlêdana xelatê jibo ku Abdullah Öcalan li ser bingeha peyama Newroza sala 2013an de û Kovara Time Abdullah Ocalan wekî yek ji 100 mirovên herî bibandor li cîhanê nîşan da.

Di nivîsa serlêdana xelatê de damezrandina PKK û xebata Abdullah Ocalan yên siyasî jî hatiye nivîsandin.

Xelata Aşitiyê ya Nobelê her sal ji li ser vîna Alfred Nobel, ji aliyê Komîteya Nobelê ya, li bajar Osloyê tê dayîn. Xelat, ji kesên an jî rêxistinên ku herî zêde hewl didin ku kongreyên aştiyê û biratiya netewe û gelan, kêmkirina çek û artêşan saz bikin, ji aliyê Komîteya Xelata Aştiyê ya Nobelê ve tê dayîn.

Tecrîda li ser wî
Heta niha bi gelek caran, bi awayekî bêqanûnî ji aliyê dewleta tirk ve bi gelek caran tecrîd li ser Ocalan hatiye kirin. Bi van astengiyan hevdîtinên Ocalan û parêzerên wî û malbata wî hatiye astengkirin. Partiya Demokratîk ya Gelan (HDP) li parlamentoya tirk gelek caran di derbarê tecrîdê û rewşa Ocalan de pirs li Wezareta Dadê ya dewleta tirk pirsî.

Jibo Ocalan bangawaziya (CPT)
Partiya Demokratîk ya Gelan (HDP) jibo Ocalan bangawaziya Komîsyona Pêşîlêgirtina Îşkenceyê ya Ewropayê (CPT)yê kir

Partiya Demokratîk ya (HDP) di bangawaziya xwe de deng li saziyên mafên mirovan ya Ewrûpayê û li CPTyê kir ku derbarê rewşa tenduristiya Ocalan û rewşa wî rojek zûtir dest bi hevdîtinan bike.

Bangawaziya xelatgirên Nobelê
Ji 50 xelatgirên Nobelê jibo tecrîda li ser Abdullah Ocalan bang li ser saziyên navnetewî kirin.

50 xwedan xelatên Nobelê nameyek hevbeş ji saziyên navneteweyî re şandine da ku qedexeya dîtinên li dijî Rêberê PKKê Abdullah Öcalan bi dawî bikin.

Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê ya sala 1980an Adolfo Pérez nameya bi navê Esquivel di ji aliyê 50 xwediyê Xelata Nobelê ve bi biryarek hevbeş hatiye îmzekirin.

Name ji hêla Sekreterê Giştî yê Konseya Ewrûpayê Thorbjorn Jagland, Nûnera Bilind a Yekîtiya Ewropî ya Polîtîkaya Derve Federica Mogherini, Seroka niha ya Rêxistina Ewlehî û Hevkariya Ewropa (OSCE) Miroslav Lajčák, û Sekreterê Birêvebir ê Komîteya Pêşîgirtina ortşkenceyê (CPT) ve hatiye nivîsandin.

Nameya bi navê Esquivel di nameyê de bangên hevpar ên 50 xwedan xelatan destnîşan kir. Encûmena Ewropî, EU, OSCE û CPT ji înkara Tirkiyê ya mafên mirovan ên gewre ji wan xwest ku hemî tedbîrên guncan bigirin da ku dawî lê were.

Hikûmeta Tirkiyê, wekî hukûmetên din, yên ku ji jiyana her kes û rûmeta girtiyan jî tê de dijwar e ku ewledar bibe.

Em, yên ku ji deverên cûda yên xwedan xelata Nobelê, hukûmeta tirkî û civaka navneteweyî bi tevahî hatine, ew di dema Abdullah Ocalan û hemî girtiyên siyasî yên di hucreyên tecrîdê yên li Tirkiyê de girîng e, em ji we tika dikin ku hûn gavên bilez bavêjin da ku bi dawî bibin. Bi kirina vê yekê, em bi sedan grevên birçîbûnê yên ku heman daxwazê diparêzin re hevkar in. Parlamentera kurd Leyla Guven, ku li zindanê li Diyarbekirê girtî ye û di bin xetereyê de ye.

Lîsteya xelatgirê ku îmze avêtinê peyamê
Adolfo Pérez Esquivel, Arjantîn. Xwediyê Xelata Aşitiyê ya Nobelê 1980 - Betty Williams, Irelandrlandaya Bakur. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1976 - Desmond Tutu, Afrîkaya Başûr. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1984 - FW De Klerk, Afrîkaya Başûr. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1993 - Jody Williams, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1997 - José Ramos-Horta, Tîmora Rojhilat. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1996 - Leymah Roberta Gbowee, Lîberya. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 2011 - Mairead Corrigan Maguire, Irelandrlandaya Bakur. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1976 - Oscar Arias, Costa Rica. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 1987 - irinîrîn Ebadî, Iranran. Xwediyê Xelata Aştiyê ya Nobelê 2003.

Dudley R. Herschbach, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 1986 - Elias James Corey, Dewletên Yekbûyî, Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 1990 - Gerhard Ertl, Almanya. Xwediyê Nobelê ya Kîmyayê 2007 - Joachim Frank, Almanya / DY Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 2017 - John C. Polanyi, Kanada. Xwediyê Nobelê ya Kîmyayê1986 - Kary B. Mullis, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 1993 - Richard Henderson, Brîtanya. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 2017 - Robert H. Grubbs, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 2005 - Roger D. Kornberg, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 2006 - Thomas R. Cech, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê1989 - Walter Gilbert, Dewletên Yekbûyî.

Xwediyê Xelata Nobelê ya Kîmyayê 1980 - Yuan T. Lee, Taywan. Xwediyê Nobelê ya Kîmyayê 1986.

Edward C. Prescott, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Aboriyê 2004 - Eric S. Maskin, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Aboriyê 2007 - Finn E. Kydland, Norwêc. Xwediyê Nobelê ya Aboriyê 2004 - Oliver Hart, Brîtanya. Di Aboriyê de Xwediyê Nobelê 2016.

Alice Munro, Kanada. Xwediyê Nobelê ya Wêjeyê 2013 - Elfriede Jelinek, Avusturya. Xwediyê Nobelê ya Wêjeyê 2004 - J. M. Coetzee, Afrîkaya Başûr. Xwediyê Nobelê ya Wêjeyê 2003 - Mario Vargas Llosa, Perû. Xwediyê Nobelê ya Wêjeyê 2010 - Wole Soyinka, Nîjerya. Xwediyê Nobelê di Wêjeyê de 1986

Carol W. Greider, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Tibê 2009 - Edmond H. Fischer, Swîsre / DY Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 1992 - Eric R. Kandel, Avusturya. Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 2000 - Erwin Neher, Almanya. Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê1991 - J. Robin Warren, Avusturalya. Xwediyê Nobelê ya Tibê 2005 - Jack W. Szostak, Brîtanya. Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 2009 - Leland H. Hartwell, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 2001 - Louis J. Ignarro, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Tibê 1998 - Sir Richard J. Roberts, Brîtanya. Xwediyê Nobelê ya Tibê 1993 - Sydney Brenner, Afrîkaya Başûr. Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 2002 - Thomas C. Sudhof, Almanya / DY Xwediyê Xelata Nobelê ya Tibê 2013 - Tim Hunt, Brîtanya. Xwediyê Nobelê ya Tibê 2001 - Torsten N. Wiesel, Swêd. Xwediyê Nobelê ya Tibê 1981.

Anthony J. Leggett, Brîtanya. Xwediyê Nobelê ya Fîzîkê 2003 –Gerard Morou, Fransa. Xwediyê Nobelê ya Fîzîkê 2018 - Kip Stephen Thorne, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Xelata Nobelê ya Fîzîkê 2017 - Sheldon Glashow, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Fîzîkê1979 - Steven Weinberg, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Fîzîkê 1979 ji hêla William D. Phillips, Dewletên Yekbûyî. Xwediyê Nobelê ya Fîzîkê 1997.

* Pirtûkên Ocalan ên bi kurdî

* Riya Jiyanê, (nivîsên hilbijartî) Weşanên Axîna Welat
* Ji Sedsala 19. Heya Îro Rastiya Kurdistan û Tevgera PKK
* Welatparêziya Kurdistan (1992, bi kurdî 2000)
* Perspektîv - 1996, Weşanên Rewşen
* Ziman û Çalakiya Rastiyê
* Di Pirsgirêka Kurd de Manîfestoya Demokrasiyê (1999
* Em Tevgera Hemdem a Îbrahîmî ne
* Ji dewleta rahip a Sumer ber bi Şaristaniya Demokratîk, Cild I (2001, bi kurdî 2003)
* Ji dewleta rahip a Sumer ber bi Şaristaniya Demokratîk, Cild II (2001, bi kurdî 2003)
* Parastina Gelekî (2004)
* Edduba (2004)
* Manîfestoya Civaka Demokratîk - Pirtûka 1 : Șaristanî (hezîran 2009)
* Manîfestoya Civaka Demokratîk - Pirtûka 2 : Șaristaniya Kapîtalîst (hezîran 2009)
* Manîfestoya Civaka Demokratîk - Pirtûka 3 : Sosyolojiya Azadiyê (tîrmeh 2009)[1]
این مقاله بە زبان (Kurmancî - Kurdîy Serû) نوشته شده است، برای باز کردن آیتم به زبان اصلی! بر روی آیکون کلیک کنید.
Ev babet bi zimana (Kurmancî - Kurdîy Serû) hatiye nvîsandin, klîk li aykona bike ji bu vekirina vî babetî bi vî zimana ku pî hatiye nvîsandin!
این آیتم 2,247 بار مشاهده شده است
هشتگ
منابع
[1] سایت | کوردیی ناوەڕاست | Wîkîpêdîa
فایل های مرتبط: 5
آیتم های مرتبط: 49
تاریخ و حوادث
1.04-04-1948
2.04-04-1949
تحقیقات مختصر
1.ئۆجەلان و حوکمەتێ دو نامێن جودا بۆ قەندیلێ شاندینە
2.​​​​​​​Kengî û çima tecrîda li ser rêber Abdullah Ocalan hat girankirin?
3.3 meh cezayê dîsîplînê li Abdullah Ocalan hatiye birîn
4.Ji General Îhsan Nûrîpaşa heya Mezlum Dogan û Serok Ocalan
5.Li Kobanê bi hezaran kesî banga azadiya rêber Ocalan kir
6.Malbatan ji bo çûyîna Îmraliyê careke din serlêdan kirin
7.Şaxê Çandî yê Rastiya Kurd
8.Abdullah Öcalans Vorschlag – Jineolojî als Wissenschaft der Frau
9.Die Eigenschaften des demokratischen Konföderalismus
10.Die Kraft der Veränderung liegt in der Gesellschaft selbst
11.Öcalans Definition des Liberalismus
12.​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​شقيق القائد أوجلان وأشقاء معتقلي إمرالي يقدمون طلباً من أجل اللقاء بهم
13.​​​​​​​باحث كردي: أفكار أوجلان أسقطت المؤامرة وقضيته فضحت النفاق الدولي
14.​​​​​​​محامو القائد أوجلان يراجعون نيابة بورصة وإدارة سجن إمرالي من أجل لقائه
15.أزمة الحضارة الشرق أوسطية و الحلول الممكنة
16.أهالي تل كوجر: حرية القائد أوجلان منبع المقاومة والقوة
17.الأدب وحقيقة الثورة “العلاقة بين الرواية والممارسة الثورية وتنامي الكرد”
18.المحامون يقدمون طلباً للجنة الأوروبية لمناهضة التعذيب لإنهاء العزلة على القائد أوجلان
19.المقاوماتُ التاريخيةُ والبحثُ عن الحلولِ في مجتمعِ الشرقِ الأوسط
20.حظر اللقاء بالقائد أوجلان لستّة أشهر أخرى
21.عاطفة الثورة
22.قضايا إعادة إنشاء العصرانية الديمقراطية
23.قضايا انتشار اللغة والثقافة الآرية
24.محامون يصفون إبقاء القائد في معتقل إمرالي بأنه أكبر انتهاك لحقوق الانسان
25.منظومة المجتمع الكردستانية وأبعاد التحول إلى أمة ديمقراطية
26.9 Ekim Komplosu’nun kritik anları- I
زندگینامە
1.عەبدوڵڵا ئوجەلان
2.عبدالله أوجلان
3.Абдулла Оджалан
کتابخانه
1.Liberating Life: Woman's Revolution
2.Manifesto for a Democratic Civilization the Age of Masked Gods and Disguised Kings
3.The Political Thought of Abdullah Öcalan: Kurdistan, Woman’s Revolution and Democratic Confederalism
4.Libérer la vie : la révolution de la femme
5.دررّ الكلام
6.كيف نعيش (1- المرأة الكردستانية الحرة)
7.Ayaklanma Taktiği Üzerine Tezler ve Görevlerimiz
8.Ayaklanma Üzerine
9.Demokratik Ulus ve Siyaseti
10.Eşitliğe ve Özgürlüğe Yürüyüş: Kadın Ordulaşmasına Doğru
11.Kürdistan'da Kişilik Sorunu - I
12.KÜRT SORUNU VE DEMOKRATIK ULUS ÇÖZÜMÜ
13.Ortadoğu'nun çehresini değiştireceğiz
14.PKK Kuruluş Kongresi Konuşmaları (1978)
15.Türkiye'de Demokratikleşme Sorunları ve Kürdistan'da Çözüm Modelleri (Yol Haritası)
16.Uygarlik
17.Liberando la vida: la revolución de las mujeres
18.Курдская про­блема и решение модели демократической нации
[بیشتر...]
گروه: زندگینامە
زبان مقاله: Kurmancî - Kurdîy Serû
تاریخ تولد: 04-04-1949 (74 سال)
پیشه: نویسندە
پیشه: شرق شناس
جنسیت شخص: مرد
شهرها: اورفا
لهجە: ک. شمال
لهجە: ترکی
محل اقامت: خارج از کشور
ملیت: کورد
فراداده فنی
کیفیت مورد: 99%
99%
این رکورد از طرف 20-02-2022 برای ( ئیحسان یڵماز ) وارد شده است
این مقاله توسط ( هاوڕێ باخەوان ) در 20-02-2022
این آیتم در آخرین بار در 09-06-2023 برای ( ڕاپەر عوسمان عوزێری ) بروز شد
تاریخ آیتم
آدرس مقالە
این آیتم با توجه به استاندارد كوردیپیدیا هنوز نهایی نشده است و نیاز بە بازنگری متن دارد.
این آیتم 2,247 بار مشاهده شده است
فایل های پیوست شده - ورژن
نوع ورژن نام ویرایشگر
فایل عکس 1.0.528 KB 20-02-2022 ئیحسان یڵمازئـ.ی.
فایل عکس 1.0.423 KB 20-02-2022 ئیحسان یڵمازئـ.ی.
فایل عکس 1.0.333 KB 20-02-2022 ئیحسان یڵمازئـ.ی.
فایل عکس 1.0.247 KB 20-02-2022 ئیحسان یڵمازئـ.ی.
فایل عکس 1.0.176 KB 20-02-2022 ئیحسان یڵمازئـ.ی.

واقعی
محمد قاضی
محمد قاضی در 12 مرداد 1292 در شهر مهاباد استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. پدر او میرزاعبدالخالق امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد آغاز کرد. او در سال 1308 با کمک عموی خود میرزاجواد قاضی که از آلمان دیپلم حقوق گرفته بود و در وزارت دادگستری کار می‌کرد، به تهران آمد و در سال 1315 از دارالفنون در رشته ادبی دیپلم گرفت. در سال 1318 دورهٔ دانشکده حقوق دانشگاه تهران را در رشتهٔ قضایی به پایان برد. او در طول این دوران همیشه جزو بهترین شاگردان زبان فرانسه بود

شهرت م
محمد قاضی
انوبانینی کیست؟
یکی از مشهورترین پادشاهان لولوبی، پادشاه انوبانینی است کە در سال 2200-2238 قبل از میلاد پادشاهی لولوبیها را بە عهدە داشتە است و توانستە مرزهای حکومتش را گسترش دهد و بە مناطق ذهاب برسد و بە همین دلیل سنگ نگارەی موفقیت اش را همراه با نقش خداوند عشتار بر در بلندی 35 متری روی یکی از کوههای سرپل ذهاب نقش کند.
در این سنگ نگارە، پادشاه انیبانینی همراە با سلاح و مشتقات سربازی دیدە میشود کە پیراهنی کوتاه بر تن دارد و کلاهی برسر نهادە است، ریشی بلند و زاویەدار دارد و در مقابلش خدای عشتار دیدە میشود کە دو
انوبانینی کیست؟
وریا غفوری
نام: وریا
شهرت: غفوری
تاریخ تولد: 20-10-1987
محل تولد: سنندج

زندگینامه
وریا غفوری در تاریخ 20-10-1987 در سنندج به دنیا آمده، وی بازیکن سابق فوتبال ایران است.
غفوری فوتبال حرفه‌ای را سال 2007 از پاس همدان آغاز کرد. او سپس در تیم‌های شهرداری تبریز، نفت تهران، سپاهان اصفهان و استقلال بازی کرده‌است. او 28 بازی ملی برای تیم ملی فوتبال ایران دارد. وی سابقه کاپیتانی در تیم استقلال تهران را دارد.

عملکرد باشگاهی
تصویری از تقابل وریا غفوری (با لباس سفید) و بازیکنان تراکتورسازی، مربوط به زمان ح
وریا غفوری
خوشه های یاسمن
نام اثر: خوشه های یاسمن
نام هنرمند: رها محسنی کرمانشاهی
اندازه: cm60x60
تکنیک: رنگ روغن
تاریخ خلق اثر: 2016
[1]
خوشه های یاسمن
رامین حسین‌ پناهی
نام: رامین
شهرت: حسین‌پناهی
نام مادر: شریفه
محل تولد: دهگلان
تاریخ اعدام: 08-09-2018
محل اعدام:کرج
زندگینامە
رامین حسین‌پناهی، پیشمرگه حزب کومله و فعال سیاسی کرد اهل شرق کردستان بود که به دلیل عضویت در حزب کومله دستگیر و در تاریخ 08-09-2018 اعدام شد. به نوشتهٔ باشگاه خبرنگاران جوان، او در ماه جولای سال 2017 وارد کشور ایران و شرق کردستان شد اما دستگیر شد. برادر او، امجد حسین‌پناهی در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی گفت که رامین جهت دیدار خانواده به ایران آمده بود. او به اتهام بغی محاکمه شد و در د
رامین حسین‌ پناهی
موضوع جدید
لطیف هلمت
نام: لطیف
شهرت: هلمت
نام پدر: محمود برزنجی
سال تولد: 1947
محل تولد: #کفری#
$زندگینامه$
لطیف هلمت با نام کامل لطیف محمود برزنجی شاعر، مترجم، نویسنده و روزنامه‌نگار کُرد است. او از شاعرانِ مطرح و نوسرای کُردستان و دارای بیش از 20 مجموعه شعر می‌باشد.
لطیف هلمت سال 1947 میلادی در شهر کفری از توابع استان #کرکوک# متولد شد. هلمت در اوایل دههٔ هفتاد به همراه تنی چند از دیگر شاعران کُرد کانون شعر کفری را بنیان گذاشت. وی در مورد کانون کفری می‌گوید: «بیاننامه کفری دم از آزادی نویسنده و آزادی متن می‌زند، ما دم از آزادی انسان نمی‌زنیم و عقیده داریم که زمانی که متن آزاد باشد انسان نیز آزاد خواهد بود».
لحن و زبان هلمت ساده و روان و به دور از تشبیهات و استعارات پیچیده و انتزاعی است. او به جای این که با جسم و تنِ واژه‌ها کار کند، با روح و روانِ آنها کار می‌کند. شعر هلمت، شعری ساختارمند با تنوع خلاقانه در فرم و مضمون و تصویرپردازی‌های بکر است و نوعی نگاه متفاوتِ آمیخته با چاشنی طنز دارد که امور روزمره را به پرسش‌ها و چالش‌های فلسفی و منتقدانه و معترضانه جامعه‌شناسانه می‌کِشد و با تأویل‌ها و تعبیرهای شاعرانه خاص خودش از موضوعات متنوع، دست به طرح مضامینی می‌زند که ذهن مخاطب را به چالش با پیرامون خود و غور و دقیق شدن در آن می‌کشاند. شعر هلمت به همان اندازه که دارای نهاد و آفرینشگری استفهامات است و به همان میزان که اشتهای جستجو و پرسش آفرینی دارد، پرسش زدا و فروپاشنده استفهام است. نگرش دوسویه ای که لطیف هلمت به جهان دارد، او را بر آن داشته که هم معترض اسباب و بساط زندگی مدرن امروزی باشد و هم در جستجوی دستیابی به خودخداانگاری روح انسان برآید.
زبان شعر هلمت در عین بی‌آلایشی و تصنع گزاف و بی‌مایه، از نوعی قدرتمندی و استحکام فارغ از فخامت فضل‌فروشانه و مصنوعی برخوردار است. شعر او را می‌توان رنگین‌کمانی از نقطه‌نظرات و تفکرات مختلف با وجود تناقض‌هایی که به ندرت در شعرش دیده می‌شود دانست. تجلی فرهنگ و هویت کُردی هم به‌رغم نگاه جهان‌شمول و انسان‌مدارانه و جسارت‌آمیزش در آثارش مشهود است. او سوابق مبارزاتی زیادی هم علیه حکومت صدام و حزب بعث داشته و در کل امور سیاسی و سیاستمداران را در شعرهایش به چالش می‌کشد.
وی علاوه بر کردی مسلط به زبان عربی بوده و به این زبان نیز اشعاری سروده‌است. کتاب‌های نیز برای کودکان منتشر کرده‌است. تالیفات هلمت برای کودکان در سال 2000 جایزهٔ APIC سوئد را نصیب او ساخت.
لطیف هلمت دغدغه‌ها و مطالعات و تلاش‌هایی نیز در حوزه ادبیات داستانی داشته و نخستین رمانش به نام «#همه همسران اجنهٔ شیخ محمود#» به‌همت #فریاد شیری# به فارسی درآمده است. این رمان را می‌توان اتفاقی تازه در رمان‌نویسی کردی تلقی کرد.
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_End=
=KTML_Bold=تالیف=KTML_End=
خوا و شاره بچکۆله‌که‌مان 1970 (به فارسی: خداوند و شهر کوچک ما)
ئامادەبوون بۆ له‌دایک بوونێکی تر 1973 (به فارسی: آمادهٔ زادنی دیگر)
پرچی ئه‌و کچه ڕه‌شماڵی گه‌رمیان و کوێستانمه 1977 (به فارسی: گیسوانِ این دختر خیمه گاه گرمسیر و سردسیر من است)
گه‌رده‌لوولی سپی 1978 (به فارسی: گردباد سپید)
ئه‌و هۆنراوه‌یەی که ته‌واو ده‌بێ و ته‌واو نابێ 1979 (به فارسی: آن سروده که پایانی دارد و پایانی ندارد)
ئه‌و نامانەیەی که دایکم نایانخوێنێته‌وه 1979 (به فارسی: نامه‌هایی که مادرم نمی خواندشان)
سروودی هه‌ژاران 1983 (به فارسی: سرودِ بینوایان)
ئه‌م ڕووباره وشک ناکات 1991 (به فارسی: این رودخانه به گِل نمی‌نشیند)
گورگه‌کانی له‌تیف هە‌ڵمه‌ت 1997 (به فارسی: گرگ‌های لطیف هلمت)
ته‌بایی و ململانێی نێوان هاووڵاتییه ئه‌له‌کترۆنیکیه‌کانی کۆماری له‌تیف هە‌ڵمه‌ت 2001 (به فارسی: همبستگی و رقابت بین هموطن‌های الکترونیکیِ جمهوریت لطیف هلمت)
ددانی پاشە‌ڕۆژ وه‌ک ددانی جه‌نگ سپییه 2001 (به فارسی: دندان‌های فردا همچو دندانهای جنگ سپید است)
عه‌شقنامەی سه‌دەی بیست و یه‌ک 2009 (به فارسی: عشقنامهٔ قرن بیست و یکم)
شیعری دژه شیعر یا یارییه‌کی کۆن و نوێ 2014 (به فارسی: شعرِ ضد شعر یا بازی ای کهنه و نو)

=KTML_Bold=ترجمه=KTML_End=
مێینه هه‌ر له سه‌ره‌تاوه بوو 2000 (به فارسی: زن از همان روزِ ازل در میانه بود) ترجمه گزیده اشعار سعاد محمد الصباح از عربی به کردی

=KTML_Bold=ترجمه آثار به فارسی=KTML_End=
#گیسوانت سیەچادر گرمسیر و سردسیر من است#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور
#آیه های عاشقانه#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور
#همه همسران اجنەی شیخ محمود#؛ ترجمه #فریاد شیری# و سارا قبادی
گلوله‌ها خاموش، کودکی می‌خواهد بخوابد؛ ترجمهٔ علی حقیقی
#گورستان گل ها#؛ ترجمهٔ مختار شکری پور.
عاشقانه های لطیف هلمت؛ ترجمه مریوان حلبچه‌ای [1]
لطیف هلمت
شکوفه های بادام
نام اثر: شکوفه های بادام
نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی#
اندازه: cm60x60
تکنیک: رنگ روغن
سال خلق اثر: 2016
[1]
شکوفه های بادام
توانا حمه نوری
نام: توانا
نام پدر: حمه نوری
تاریخ فوت: #10-06-2020#
محل فوت: #سلیمانیه#
$زندگینامه$
توانا حمه نوری، ورزشکار و فوتبالیست سابق باشگاه چوارباخ در سلیمانیه بود. که در تاریخ 10-06-2020 بر اثر سکته قلبی درگذشت. [1]
توانا حمه نوری
فقی طیران
نام: محمد
شهرت: فقی طیران
سال تولد: 1590
محل تولد: حکاری
$زندگینامه$
فقی طیران یا فقیه طیران شاعر و صوفی کُرد سده شانزدهم و هفدهم است. او از اولین و مشهورترین شاعران نویسای پرکار کُرد است.
نام اصلی فقی طیران، محمد است. از این رو گاهی میم و ح تخلص می‌کرد. از زندگی او اطلاعات کم در دسترس است. وی در موکس واقع در استان حکاری شمال کردستان امروزی در سال 1590 دیده به جهان گشود.

=KTML_Bold=آثار=KTML_End=
از فقی طیران آثار زیادی برجا مانده است. از مشهورترین این داستان‌ها شیخ صنعان، برصیصای عابد، زنبیل فروش و قصه اسب سیاه را می‌توان نام برد. بسیاری از این اشعار به صورت ترانه در آمده‌اند. [1]
فقی طیران
اشتی-شقلاوە
اشتی-شقلاوە محلەی شمارە 24 ادارەی شهرداری شهر #شقلاوە# در استان اربیل میباشد.[1]
اشتی-شقلاوە
عطا نهایی
نام: عطا
شهرت: نهایی
سال تولد: 1960
محل تولد: #بانه#
$زندگینامه$
عطا نهایی نویسنده‌ای کرد زبان است که آثار های او به زبان کردی سورانی منتشر شده اند. نخستین رمان او به نام گل شوران توجه محافل ادبی کردی در شرق کردستان و ایران و خارج را به خود جلب کرد. عطا نهایی تم رمان گل شوران را از داستان فولکلور کردی، لاس و خزال الهام گرفت، داستان سفر انسان برای یافتن و در نهایت از دست دادن.
پیش از انتشار گل شوران، دو داستان کوتاه به نام‌های تەنگانه (پریشانی) در 1995، و زریکه (جیغ) در 1993 به چاپ رساند. آخرین رمان او باڵنده‌کانی دەم با (پرندگان در باد) است که در سال 2002 منتشر شد.
عطا نهایی در سال 1960 در شهر بانه در شرق کردستان به دنیا آمده. وی تا کنون سه مجموعه داستان کوتاه و سه رمان به کردی سورانی نوشته‌است. جدای از این، وی آثاری از داستان نویسان ایرانی و سایر ملل را به زبان کردی ترجمه کرده است. همچنین مقلاتی را به زبان کردی در باب فن داستان‌نویسی و نقد آثار داستانی در مجلات معتبر ادبی به رشتهٔ تحریر منتشر نموده‌است. وی که رئیس مجمع علمی زبان کردی در ایران است در سال 2006 از سوی مرکز نشر آراس در جنوب کردستان به عنوان نویسنده برتر برگزیده شد و جایزهٔ ادبی آراس به وی اهدا شد. همچنین در دوازدهمین جشنواره ادبی گلاویژ که در سال 2009 در سلیمانیه برگزار شد جایزه خلاقیت هه‌ردی به وی اعطا شد.

=KTML_Bold=آثار =KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_Alt=0001.JPEG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_End=
زریکه (جیغ)، مجموعه داستان، بانه، انتشارات ناجی، 1993
ته‌نگانه (پریشانی)، مجموعه داستان، بانه، ناشر: نویسنده، 1995
گوڵی شوران (#گل شوران#)، رمان، #سقز#، انتشارات محمدی. 1998
باڵنده‌کانی ده‌م با (#پرندگان در باد#)، رمان، #سنندج#، نشر ژیار، 2003
گره‌وی به‌ختی هه‌لاله (#آخرین روز های زندگی هلاله#)، #سلیمانیه#، نشر رنج، 2007

=KTML_Bold=ترجمه‌ها=KTML_End=
عطا نهایی رمان شازده احتجاب، نوشتهٔ نویسندهٔ شهیر ایرانی، هوشنگ گلشیری، را به زبان کردی ترجمه و چاپ کرده‌است. وی همچنین کتابی از میلان کوندرا نیز به زبان کردی ترجمه نموده‌است. [1]
عطا نهایی
ازادی-شقلاوە
ازادی-شقلاوە، محلەی شمارە 23ی مدیریت شهرداری #شقلاوە# میباشد و یکی از محلەهای همان شهر در استان #اربیل# میباشد.[1]
ازادی-شقلاوە
شرفخان بدلیسی
نام: شرف‌الدین
شهرت: شرف‌خان بدلیسی
نام پدر: شمس‌الدین بدلیسی
$زندگینامه$
شرف‌الدین بن شمس‌الدین بدلیسی معروف به شرف‌خان بدلیسی (945 قمری- درگذشت: 1599/1603 میلادی) یکی از تاریخ‌نگاران کرد است که در مورد تاریخ کوردان کتابی به فارسی نوشته‌است.
کتاب او به نام #شرفنامه#، تاریخ مفصل کوردستان، که به زبان فارسی نوشته شده از منابع اصلی تاریخی مربوط به ملت کورد به شمار می‌آید. وی شرفنامه را در 1597 میلادی به پایان رساند.
شرفخان در کرهرود (امروزه بخشی از شهر اراک) زاده شد. نیاکان او امیران ایل روژکی بودند که در سال 1543 میلادی بر منطقه بتلیس (در شمال کردستان) فرمان می‌راندند. اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب، به فرمانروایی شرف خان روزکی (روژکی) بر تنکابن اشاره کرده‌است. رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، از شرف الدین نام برده‌است.
دگرگونی‌های سیاسی باعث شد تا پدر او، امیر شمس‌الدین بن شرف‌الدین به ایران مرکزی مهاجرت کند. شرفخان در سن نه سالگی به دربار شاه تهماسب یکم راه یافت. شرفخان به مدت بیست سال در استان‌های گوناگون ایران به عنوان والی منصب داشت. در سال 1576 به مرکز فراخوانده شد و به همراه 600 خانوار از ایل و خانواده خود به مأموریتی به سوی منطقه وان (شمال کردستان) فرستاده شد. خسرو پاشا، فرماندار وان، از ترس ورود فرستادگان به دربار سلطان مراد سوم گریخت. شرفخان بدین وسیله فرمانروایی موروثی بر بتلیس و منطقه موش را به دست آورد. [1]
شرفخان بدلیسی
شمس الدین شارزوری
نام: شمس الدین
شهرت: شارزوری - شهرزوری
نام پدر: محمد بن محمود شهرزوری
$زندگینامه$
شمس الدین محمد بن محمود شهرزوری (گاهی به اشتباه شهروزی نوشته می‌شود)، منطق دان، فیلسوف، مورخ فلسفه و دانشمند کرد در قرن هفتم است. او اولین شرح را بر حکمت‌الاشراق سهروردی نوشت.
وی افزون بر شرح بخش منطق حکمه الاشراق، در رساله دوم از رسائل الشجره الاهیه فی علوم الحقایق الربانیه از منطق بحث کرده‌است، که شاید بتوان گفت نخستین کتاب مفصل در علم منطق در قرن هفتم پس از اساس الاقتباس محقق طوسی باشد. او در این کتاب همه مباحث صناعات خمس را، که تقریباً در میان متأخران به فراموشی سپرده شده بود، مطرح و بررسی کرده‌است.

=KTML_Bold=آراء منطقی=KTML_End=
شهرزوری در تعریف، قول متأخران را در باب تساوی بین معرف و معرف پذیرفته‌است و از این روی، از نظر او تعریف به اعم و اخص جایز نیست.
او تحت تأثیر منطق المطارحات شیخ اشراق، با تقسیم تعریف به حقیقی و اسمی، تعریف اسمی را برای مسما به واسطه اجزاء مفهومی آن در علوم نافع می‌داند و تعریف حقیقی را دشوار می‌انگارد.
وی تقسیم قضیه به حقیقیه و خارجیه را مطرح می‌کند و موضوع قضایای حقیقیه را افراد ممکن محقق و مقدر و افراد ممتنع مقدر قرار می‌دهد و در کنار این دو به قضایای ذهنیه که افرادشان ممتنع هستند اشاره می‌کند و خود آن را نمی‌پذیرد.
شهرزوری رأی شیخ اشراق را مبنی بر عدم تمایز بین موجبه معدولة المحمول و سالبه محصله می‌پذیرد؛ چرا که از نظر شیخ اشراق در سالبه به دلیل عقد الوضع وجود موضوع ضروری است.
او در انتاج شکل اول و سوم شرط فعلیت صغرا را مانند متأخران پذیرفته‌است.

=KTML_Bold=دیدگاه‌های دیگران=KTML_End=
محمدعلی سلطانی از شمس‌الدین شهرزوری به عنوان بزرگترین شارح فلسفۀ شهاب‌الدین سهروردی نام می‌برد و معتقد است که فلسفۀ عرفانی سهروردی درواقع فلسفۀ رایج در میان کُردها در سده‌های گذشته بوده و از این رو آن را فلسفه‌ای کُردی می‌داند. [1]
شمس الدین شارزوری
شقلاوە
شقلاوە، یکی از استراحتگاهها و مکانهای تفریحی مشهور #کردستان# میباشد کە در دامنەی کوە سفین در بخش شمالی و 966 متر از سطح دریا بلندتر میباشد و بە دلیل نزدیکی اش بە کوه سفین، دارای اب و هوایی خنک و دلگش میباشد. این مکان تفریحی از ایام قدیم از مکانهای اصلی برای تفریح و گردش بودە در حدی کە بخش اعظم درامد مردم این منطقە از این کار بە دست میاید.
شقلاوە در 51 کیلومتری شهر #اربیل# میباشد و مسیر رفت و امدش، مسیری سرسسبز و زیبا است. درجەی حرارت این مکان در فصل تابستان بە (30 الی 35) درجە و در زمستانها تا (10) درجە زیر سفر کاهش میابد. این مکان دارای جنگلهایی انبوە میباشد و باغات بسیاری در انجا موجود است و بیشتر میوەهای هلو، گردو، انگور، انجیر و انار منطقە را تامین میکند.
قابل ذکر است کە در شقلاوە، میوەی توت بسیار زیادی سالانە حاصل میشود کە شهرت خاصی دارد. در قسمت بازار این مکان تفریحی، اشیاء و لوازم ضروری میهمانان بسیار بە اسانی دست میابد و تعداد زیادی هتل و متل و ویلا در این مکان برای کرایە کردن در دسترس میباشد. از سری محصولات موجود در بازار شقلاوە میتوان بە اشیاء سنتی و تزئینی دستی و لباس و کیف و کفشهای دست بافت اشارە کرد کە طالبان بی شماری دارد. همچنین در سطوح خیابان و اطراف بازار مغازەهایی را میبینیم کە محصولات داخلی و محلی و میوەهای خشک کردە و غذاهای کردی میفروشند.
در شقلاوە چندین هتل وجود دارد کە در زمرەی هتلهای درجە یک و پنج ستارەی اقلیم کردستان میباشند، اما بە جز اینها تعدادی خانە و هاستل هم برای استفادە و اجارەی مسافرین امادە گشتە است.[1]
شقلاوە
دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
نام و نشانی کتاب: دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
نام نویسندە: دکتر محمدعلی سلطانی
خط: فریبا مقصودی کرمانشاهی
زبان کتاب: فارسی - کردی
مکان چاپ: ایران
ناشر: انتشارات سها
سال چاپ: 1986
نوبت چاپ: چاپ اول
[1]
دیوان سید یعقوب ماهیدشتی
خوشه های یاسمن
نام اثر: خوشه های یاسمن
نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی#
اندازه: cm60x60
تکنیک: رنگ روغن
تاریخ خلق اثر: 2016
[1]
خوشه های یاسمن
سواره ایلخانی‌ زاده
نام: سواره ایلخانی‌زاده
شهرت: کاک سواره
نام پدر: احمد آقا
تاریخ تولد: #21-04-1937#
محل تولد: #سقز#
تاریخ فوت: #14-01-1976#
محل فوت: تهران
$زندگی‌نامه$
سواره ایلخانی‌زاده در سال 1937 در روستای ترجان، از توابع شهر سقز به دنیا آمد. زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان می‌کنند. روستای تُرجان از توابع دهستان ترجان به مرکزیت روستای باغلوجه است که یکی از ده دهستان اصلی در منطقهٔ سقز در شرق کردستان است که آن زمان جزء منطقه جغرافیایی مکریان و بوکان بود.
سواره مدرک دیپلم خود را در شهر تبریز گرفت و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران می‌رود و در سال 1968 موفق به اتمام تحصیلات خود می‌شود. سواره ایلخانی زاده در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی با همراهی ناصر یمین مردوخی کردستانی حضور پیدا می‌کرد و ضمن سرودن شعرهای ملی گرایانه به فعالیت‌های سیاسی هم می‌پرداخت. به دلایلی در سال 1946 به مدت 6 ماه در زندان قزل قلعه تهران زندانی می‌شود.
سواره ایلخانی زاده متخلص به (کاک سواره) در سال 1949 در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار می‌شود و در زنجیره برنامه‌های ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستان‌های کوتاهی را نیز ارائه می‌کند، اما در سال 1977 در حالی که کمتر از 39 سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر سواره ایلخانی‌زاده را به روستای حمامیان #بوکان# می‌آورند و در گورستان همان روستا دفن می‌کنند.

=KTML_Bold=آثار و اشعار=KTML_End=
به باور برخی از شاعران و نویسندگان کُرد سواره ایلخانی زاده پدر شعر نوی کُردی در کردستان ایران شناخته می‌شود و از او به عنوان شاعری نوگرا یاد می‌شود ، اما در قالب شعر کلاسیک نیز آثاری ناب نیز از سواره به جا مانده‌است که «پیره هه ڵۆ»، یکی از آن‌ها است. بعد از سواره ایلخانی زاده شعرای زیادی در عرصه شعر نو فعالیت نموده و آثار خود را منتشر کردند که در این میان می توان به ژیلا حسینی به عنوان اولین زنان شاعر نوگرا اشاره نمود که در عنفوان جوانی بر اثر تصادف از دنیا رفت.

=KTML_Bold=نمونه شعر کردی=KTML_End=
یکی از اشعار بسیار معروف سواره (پیره هه‌ڵۆ) نام دارد البته در کنار این شعر، شعر (شار) نیز شهرت فراوانی دارد. (پیره هه‌لو) از یکی از اشعار الکساندر پوشکین شاعر و نویسندهٔ روسی سبک رومانتیسیسم الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کرده‌است. دو بیت پایانی شعر پیره هه‌لو اینچنین است:

=KTML_Green=ژینی کورت و به هه‌ڵۆیی مردن
نه‌ک په‌نا بۆ قه‌لی ڕوو ڕه‌ش بردن
لای هه‌ڵۆی به‌رزه‌فڕی به‌رزه‌مژی
چۆن بژی شەرتە نه‌وه‌ک چه‌نده بژی=KTML_End=

=KTML_Bold=ترجمهٔ فارسی:=KTML_End=
=KTML_Blue=عمری کوتاه و در شکوه مردن
نی به کلاغ سیه روی پناه بردن
عقاب بلند پرواز بلند همت را
چگونه زیستن شرط باشد نه مدت زندگی کردن=KTML_End=
=KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_End=
شعر سواره در میان کردها رواج و مقبولیت بیش‌تری دارد و تقریباً هر کرد زبانی چند بیت پایانی آن را حفظ است.

=KTML_Bold=سواره از دیدگاه نویسندگان و شاعران=KTML_End=
#شیرکو بیکس# شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با مجله سروه که در شماره 68 این مجله منتشر شد، در خصوص سواره می‌گوید:
سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در شرق کردستان راهی تازه را در پیش گرفته‌است و به نظر من مهم‌ترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دیگران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود.

مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره چنین نوشته:
سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران و شرق کردستان که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون نیما یوشیج و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای رضاخانی در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول جمهوری مهاباد نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ 40 و 50 شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارق‌العاده‌ای بازگو می‌نماید. [1]
سواره ایلخانی‌ زاده
کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است
مدیر باستان شناسی و فرهنگ #سوران# می گوید:شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان امنیەی رواندز، برای ساخت ادارەی مدیریت باستان شناسی و فرهنگ سوران و درستکردن موزخانە در همان مکان هستیم.
#عبدلوهاب سلیمان#، مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت: ما به تلاش خود برای ساخت و اختصاص مکان ویژه ای برای موزه باستان شناسی در مدیریت سوران ادامه دادیم، با همکاری ادارەی مستقل سوران ،شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان حامیەی رواندز، بە منظورە ادارەی مدیریت باستانشناسی و فرهنگ سوران ساخت موزخانەای در همان مکان، کە الان کارهای ساخت و ساز شروع شدە است. وی گفت:به همین منظور اخیراً هیئتی از اداره کل باستان شناسی و فرهنگ اربیل از ریاست اداره مستقل سوران بازدید کرد و در مورد بازسازی و نیاز به یک موزه باستان شناسی و فرهنگی در اداره مستقل سوران گفتگو کردیم، در ادامه جلسه ای با کارکنان اداره باستان شناسی سوران در خصوص نحوه انجام کار برگزار شد.
مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت:در مرحلە اول از طرف ادارەی مستقل سوران 66 ملیون دینار هزینە شدە است برای تعمیر این ساختمان، اما اگر مکان مناسبی را برای موزه اختصاص دهیم، به هزینه های بیشتری نیاز داریم، بنابراین با مدیریت سوران در حال گفتگو هستیم برای اختصاص دادن هزینەی بیشتر و مرحله به مرحله پروژه را انجام دهیم.
عبدلوهاب سلیمان گفت: در نتیجه کاوش ها و بازرسی پنج تیم باستان شناسی خارجی با هماهنگی تیم های ما، از سال 2013 تا کنون صدها قطعه بقایای باستانی در سوران پیدا شده و در انباری از اداره ما نگهداری می شود، بنابراین اگر مکانی مناسب برای موزخانە و مدیریتمان بسازیم،میتوانیم ان قطعات باستانی را نقل موزخانە کنیم ، به همین ترتیب برای انهای که در آینده پیدا می کنیم.
مدیر ادارە باستان و فرهنگ سوران گفت: تلاش ما ادامه خواهد داشت، همانطور که پروژه ادامه دارد تا بتوانیم در آینده موزه را بسازیم و از باستان شناسی و فرهنگ منطقه خود حفاظت کنیم.[1]
کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است
فایق نامیق محمد
نام: فایق
شهرت: شیخ فایق
نام پدر: نامیق محمد
سال تولد: 1943
محل تولد: #کرکوک#
$زندگینامه$
فایق نامیق روزنامه نگار و دارای مدرک لیسانس مدیریت، وی چند سال مدیر اداره ثبت احوال مصیف صلاح الدین بوده. [1]
فایق نامیق محمد
ملا عبدالکریم صائب
نام: عبدالکریم صائب
شهرت: زاری
سال تولد: 1905
محل تولد: #سقز#
سال فوت: 1982
محل فوت: سقز
$زندگینامه$
ملا عبدالکریم صائب مشهور به زاری، در سال 1905 در روستای عرب اوغلوی از توابع سقز دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در همین روستا و با دروس اصول و قران و موضوعات مذهبی نزد (ملا محمد تدین) شروع نمود. وی جهت ادامه تحصیلات فقهی خود به روستاها و مناطق مختلف نزد اساتید اصول فقه و حکمت رفت و مدارج علمی را بدین ترتیب طی نمود و زندگی خود را صرف یادگیری علوم زمان خود نمود. به همین سبب مدتی از نظر مالی دچار مضیقه و تنگدستی بود. وی پس از فوت پدر و عموی خود سرپرست خانواده اش شد و جهت کار و درآمد به مناطق مختلف کوچ نمود. اشعار این شاعر در زمان خود از رادیو #کرمانشاه# پخش می‌شد و به سبب بعضی از اشعارش توسط ساواک تحت فشار بود.
وی در سال 1982 میلادی در سقز روستای عرب اوغلوی علیا دارفانی را وداع گفت و همان‌جا به خاک سپرده شد.

=KTML_Bold=اشعار و آثار=KTML_End=
اشعار زاری بیشتر مضامین تصوف، عرفان و طبیعت داشته و دارای غزلهای عاشقانه و رباعیات می‌باشد. وی در شعر عروض و کلاسیک زبانزد خاص و عام بود. از این شاعر آثار زیر باقی مانده‌است:
- دیوان شعر با نام دیوان زاری.
- ترجمه داستان (لیلی و مجنون) نظامی گنجوی از فارسی به کردی.

=KTML_Bold=نمونەای از شعر زاری به زبان فارسی=KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_Alt=0001.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_End=
دلی دارم بسان بوته در تاب
و زو خون می‌چکد وز دیده خوناب
خلیده خار هجران در رگ و جان
نشسته زاغ نومیدی به بستان
لگدکوب ستم باشد وجودم
نمی‌دانم از این سودا چه سودم
گل عمرم شده پژمرده از غم
تنم بی‌حس بسان مرده ازغم
چنان گشتم زبون وعاقبت شوم
دراین ویرانه شد هم لانه‌ام بوم
چنان آشفته و زار و نزارم
که بر خود نام زاری می‌گزارم
[1]
ملا عبدالکریم صائب
سد ژاله مملحه
سد کوچک ژاله مملحه، در روستای ژاله مملحه واقع در (سنگاو) از توابع شهرستان (چمچمال) در شهر سلیمانیه، این سد توسط اداره اب و منابع سلیمانیه در سال 2014 با هزینه (749, 233, 920) دینار ساخته شده است.

=KTML_Bold=درباره سد کوچک ژاله مملحه=KTML_End=
1. این سد کوچک ظرفیت (200، 000) متر مکعب آب دارد و در حال حاضر دارای (185، 000) متر مکعب آب است.
2. قبل از احداث این سد 17 خانواده در روستا زندگی می کردند، که پس از ساخت حوض تعداد آنها به 25 خانواده افزایش یافت.
3. پس از ساخت این سد کوچک، 40 جریب زمین آبیاری شده است.
4. اهالی روستا از آب این سد برای زندگی روزمره و دامداری استفاده می کنند. تعداد دام قبل از ساخت سد (300) راس حیوان بوده است، که پس از ساخت سد به (5000) راس حیوان افزایش یافته است. [1]
سد ژاله مملحه
صلاح اوسی
نام: صلاح اوسی
شهرت: باوه لاوا
سال تولد: 1955
تاریخ فوت: #07-06-2018#
$زندگینامه$
صلاح اوسی مشهور بە باوه لاوا، در سال 1955 در روستای تلشایری از توابع شهرستان تربسپی به دنیا آمده، وی در سال 1983 اولین آلبوم خود را منتشر کرد، این هنرمند همیشه صدای خود را با صدای هنرمند بزرگ کرد (محمد شیخو) مقایسه می کرد، و در طول فعالیت های هنریش توانسته 8 آلبوم منتشر کند. صلاح اوسی (باوه لاوا) در تاریخ 07-06-2018 چشم از جهان فروبست. [1]
صلاح اوسی
میر بدرخان
نام: بدرخان
شهرت: میر بدرخان - بدرخان اودال
نام پدر: عبداللە
سال تولد: 1803
سال وفات: 1869
مکان تولد: #بوتان#
مکان وفات: شام
$زندگینامە$
بدرخان اودال یا بدرخان بگ پسر عبداللە بگ در سال 1803 در شهر جزیرەی بوتان در جنوب #کردستان# بزرگ بدنیا امدە است، اما دربارەی تاریخ تولد وی نظرات مختلف وجود دارد، بعضی از تاریخ نویسان در این بارە میگویند: بدرخان بین سالهای 1803 تا 180، در خانوادەی عزیزان (از خانوادەهای سرشناس و مبارز کردها در شمال کردستان) بە دنیا امدە است.
شرف خان بدلیسی در شرف نامە خودش نوشتە است؛ خانوادەی عزیزان قبلا #ایزدی# بودند و بعدا مسلمان شدن. در اینجا لازم است بدانیم کە میر بدرخان در زمان فرمانروایی خود چە کردە است، و ایا برای استقلال ملت کرد مبارزە کردە است یا فقط برای خانوادە خودش دست بە مبارزە زدە است؟
میر بدرخان خیلی زود به قدرت و شهرت رسید و در سال 1830 اداره منطقە #بوتان# را به دست گرفت.
او خیلی زود با میر محمد، میر منطقە سوران در جنوب کردستان بزرگ اتحاد و همبستگی برقرار کرد، رابطەی خوبی با ارمنیها داشت، او تصمیم گرفته بود هر کسی که یک دختر ارمنی ازدواج کند کمک و حمایت کند، حتی جوانان ارمنی نیز به نیروهای نظامی او پیوستند و نیروی خوب و قویی را درست کردە بودند.
چندین مستشار و مشاور ارمنی مانند دومیستیحان مانکولیان، اوجانسی شالکترین و میرمارتو در داخل و اطراف نیرو و سیستم حکمداری اش حضور داشتند.
میر بدر خان برای چند مدت در استانبول زندگی کرد و پس از مدتی بە بعدا بە شام (در سوریە و قسمت غرب کردستان) رفت تا سال 1869 در انجا زندگی کرد و همانجا دار فانی را وداع گفت.[1]
میر بدرخان
رفعت عبدالله
نام: رفعت
شهرت: حلبچەای
نام پدر: عبدالله
تاریخ فوت: #07-06-2020#
$زندگینامه$
نویسنده و فعال حلبچه و انفال. وی در تاریخ 07-06-2020 بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. [1]
رفعت عبدالله
آمار
مقالات 456,802
عکس ها 93,598
کتاب PDF 16,750
فایل های مرتبط 77,636
ویدئو 835
بازدیدکنندگان فعال 20
امروز 858

Kurdipedia.org (2008 - 2023) version: 14.58
| تماس | CSS3 | HTML5

| مدت زمان ایجاد صفحه: 1.859 ثانیه