|
 | لطیف هلمت نام: لطیف شهرت: هلمت نام پدر: محمود برزنجی سال تولد: 1947 محل تولد: #کفری# $زندگینامه$ لطیف هلمت با نام کامل لطیف محمود برزنجی شاعر، مترجم، نویسنده و روزنامهنگار کُرد است. او از شاعرانِ مطرح و نوسرای کُردستان و دارای بیش از 20 مجموعه شعر میباشد. لطیف هلمت سال 1947 میلادی در شهر کفری از توابع استان #کرکوک# متولد شد. هلمت در اوایل دههٔ هفتاد به همراه تنی چند از دیگر شاعران کُرد کانون شعر کفری را بنیان گذاشت. وی در مورد کانون کفری میگوید: «بیاننامه کفری دم از آزادی نویسنده و آزادی متن میزند، ما دم از آزادی انسان نمیزنیم و عقیده داریم که زمانی که متن آزاد باشد انسان نیز آزاد خواهد بود». لحن و زبان هلمت ساده و روان و به دور از تشبیهات و استعارات پیچیده و انتزاعی است. او به جای این که با جسم و تنِ واژهها کار کند، با روح و روانِ آنها کار میکند. شعر هلمت، شعری ساختارمند با تنوع خلاقانه در فرم و مضمون و تصویرپردازیهای بکر است و نوعی نگاه متفاوتِ آمیخته با چاشنی طنز دارد که امور روزمره را به پرسشها و چالشهای فلسفی و منتقدانه و معترضانه جامعهشناسانه میکِشد و با تأویلها و تعبیرهای شاعرانه خاص خودش از موضوعات متنوع، دست به طرح مضامینی میزند که ذهن مخاطب را به چالش با پیرامون خود و غور و دقیق شدن در آن میکشاند. شعر هلمت به همان اندازه که دارای نهاد و آفرینشگری استفهامات است و به همان میزان که اشتهای جستجو و پرسش آفرینی دارد، پرسش زدا و فروپاشنده استفهام است. نگرش دوسویه ای که لطیف هلمت به جهان دارد، او را بر آن داشته که هم معترض اسباب و بساط زندگی مدرن امروزی باشد و هم در جستجوی دستیابی به خودخداانگاری روح انسان برآید. زبان شعر هلمت در عین بیآلایشی و تصنع گزاف و بیمایه، از نوعی قدرتمندی و استحکام فارغ از فخامت فضلفروشانه و مصنوعی برخوردار است. شعر او را میتوان رنگینکمانی از نقطهنظرات و تفکرات مختلف با وجود تناقضهایی که به ندرت در شعرش دیده میشود دانست. تجلی فرهنگ و هویت کُردی هم بهرغم نگاه جهانشمول و انسانمدارانه و جسارتآمیزش در آثارش مشهود است. او سوابق مبارزاتی زیادی هم علیه حکومت صدام و حزب بعث داشته و در کل امور سیاسی و سیاستمداران را در شعرهایش به چالش میکشد. وی علاوه بر کردی مسلط به زبان عربی بوده و به این زبان نیز اشعاری سرودهاست. کتابهای نیز برای کودکان منتشر کردهاست. تالیفات هلمت برای کودکان در سال 2000 جایزهٔ APIC سوئد را نصیب او ساخت. لطیف هلمت دغدغهها و مطالعات و تلاشهایی نیز در حوزه ادبیات داستانی داشته و نخستین رمانش به نام «#همه همسران اجنهٔ شیخ محمود#» بههمت #فریاد شیری# به فارسی درآمده است. این رمان را میتوان اتفاقی تازه در رماننویسی کردی تلقی کرد. =KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/497422/0002.JPG=KTML_Photo_End= =KTML_Bold=تالیف=KTML_End= خوا و شاره بچکۆلهکهمان 1970 (به فارسی: خداوند و شهر کوچک ما) ئامادەبوون بۆ لهدایک بوونێکی تر 1973 (به فارسی: آمادهٔ زادنی دیگر) پرچی ئهو کچه ڕهشماڵی گهرمیان و کوێستانمه 1977 (به فارسی: گیسوانِ این دختر خیمه گاه گرمسیر و سردسیر من است) گهردهلوولی سپی 1978 (به فارسی: گردباد سپید) ئهو هۆنراوهیەی که تهواو دهبێ و تهواو نابێ 1979 (به فارسی: آن سروده که پایانی دارد و پایانی ندارد) ئهو نامانەیەی که دایکم نایانخوێنێتهوه 1979 (به فارسی: نامههایی که مادرم نمی خواندشان) سروودی ههژاران 1983 (به فارسی: سرودِ بینوایان) ئهم ڕووباره وشک ناکات 1991 (به فارسی: این رودخانه به گِل نمینشیند) گورگهکانی لهتیف هەڵمهت 1997 (به فارسی: گرگهای لطیف هلمت) تهبایی و ململانێی نێوان هاووڵاتییه ئهلهکترۆنیکیهکانی کۆماری لهتیف هەڵمهت 2001 (به فارسی: همبستگی و رقابت بین هموطنهای الکترونیکیِ جمهوریت لطیف هلمت) ددانی پاشەڕۆژ وهک ددانی جهنگ سپییه 2001 (به فارسی: دندانهای فردا همچو دندانهای جنگ سپید است) عهشقنامەی سهدەی بیست و یهک 2009 (به فارسی: عشقنامهٔ قرن بیست و یکم) شیعری دژه شیعر یا یارییهکی کۆن و نوێ 2014 (به فارسی: شعرِ ضد شعر یا بازی ای کهنه و نو)
=KTML_Bold=ترجمه=KTML_End= مێینه ههر له سهرهتاوه بوو 2000 (به فارسی: زن از همان روزِ ازل در میانه بود) ترجمه گزیده اشعار سعاد محمد الصباح از عربی به کردی
=KTML_Bold=ترجمه آثار به فارسی=KTML_End= #گیسوانت سیەچادر گرمسیر و سردسیر من است#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور #آیه های عاشقانه#؛ ترجمهٔ رضا کریم مجاور #همه همسران اجنەی شیخ محمود#؛ ترجمه #فریاد شیری# و سارا قبادی گلولهها خاموش، کودکی میخواهد بخوابد؛ ترجمهٔ علی حقیقی #گورستان گل ها#؛ ترجمهٔ مختار شکری پور. عاشقانه های لطیف هلمت؛ ترجمه مریوان حلبچهای [1] |
| لطیف هلمت |
 | شکوفه های بادام نام اثر: شکوفه های بادام نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی# اندازه: cm60x60 تکنیک: رنگ روغن سال خلق اثر: 2016 [1] |
| شکوفه های بادام |
 | توانا حمه نوری نام: توانا نام پدر: حمه نوری تاریخ فوت: #10-06-2020# محل فوت: #سلیمانیه# $زندگینامه$ توانا حمه نوری، ورزشکار و فوتبالیست سابق باشگاه چوارباخ در سلیمانیه بود. که در تاریخ 10-06-2020 بر اثر سکته قلبی درگذشت. [1] |
| توانا حمه نوری |
 | فقی طیران نام: محمد شهرت: فقی طیران سال تولد: 1590 محل تولد: حکاری $زندگینامه$ فقی طیران یا فقیه طیران شاعر و صوفی کُرد سده شانزدهم و هفدهم است. او از اولین و مشهورترین شاعران نویسای پرکار کُرد است. نام اصلی فقی طیران، محمد است. از این رو گاهی میم و ح تخلص میکرد. از زندگی او اطلاعات کم در دسترس است. وی در موکس واقع در استان حکاری شمال کردستان امروزی در سال 1590 دیده به جهان گشود.
=KTML_Bold=آثار=KTML_End= از فقی طیران آثار زیادی برجا مانده است. از مشهورترین این داستانها شیخ صنعان، برصیصای عابد، زنبیل فروش و قصه اسب سیاه را میتوان نام برد. بسیاری از این اشعار به صورت ترانه در آمدهاند. [1] |
| فقی طیران |
 | اشتی-شقلاوە اشتی-شقلاوە محلەی شمارە 24 ادارەی شهرداری شهر #شقلاوە# در استان اربیل میباشد.[1] |
| اشتی-شقلاوە |
 | عطا نهایی نام: عطا شهرت: نهایی سال تولد: 1960 محل تولد: #بانه# $زندگینامه$ عطا نهایی نویسندهای کرد زبان است که آثار های او به زبان کردی سورانی منتشر شده اند. نخستین رمان او به نام گل شوران توجه محافل ادبی کردی در شرق کردستان و ایران و خارج را به خود جلب کرد. عطا نهایی تم رمان گل شوران را از داستان فولکلور کردی، لاس و خزال الهام گرفت، داستان سفر انسان برای یافتن و در نهایت از دست دادن. پیش از انتشار گل شوران، دو داستان کوتاه به نامهای تەنگانه (پریشانی) در 1995، و زریکه (جیغ) در 1993 به چاپ رساند. آخرین رمان او باڵندهکانی دەم با (پرندگان در باد) است که در سال 2002 منتشر شد. عطا نهایی در سال 1960 در شهر بانه در شرق کردستان به دنیا آمده. وی تا کنون سه مجموعه داستان کوتاه و سه رمان به کردی سورانی نوشتهاست. جدای از این، وی آثاری از داستان نویسان ایرانی و سایر ملل را به زبان کردی ترجمه کرده است. همچنین مقلاتی را به زبان کردی در باب فن داستاننویسی و نقد آثار داستانی در مجلات معتبر ادبی به رشتهٔ تحریر منتشر نمودهاست. وی که رئیس مجمع علمی زبان کردی در ایران است در سال 2006 از سوی مرکز نشر آراس در جنوب کردستان به عنوان نویسنده برتر برگزیده شد و جایزهٔ ادبی آراس به وی اهدا شد. همچنین در دوازدهمین جشنواره ادبی گلاویژ که در سال 2009 در سلیمانیه برگزار شد جایزه خلاقیت ههردی به وی اعطا شد.
=KTML_Bold=آثار =KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_Alt=0001.JPEG=KTML_Style=width:30%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496997/0001.JPEG=KTML_Photo_End= زریکه (جیغ)، مجموعه داستان، بانه، انتشارات ناجی، 1993 تهنگانه (پریشانی)، مجموعه داستان، بانه، ناشر: نویسنده، 1995 گوڵی شوران (#گل شوران#)، رمان، #سقز#، انتشارات محمدی. 1998 باڵندهکانی دهم با (#پرندگان در باد#)، رمان، #سنندج#، نشر ژیار، 2003 گرهوی بهختی ههلاله (#آخرین روز های زندگی هلاله#)، #سلیمانیه#، نشر رنج، 2007
=KTML_Bold=ترجمهها=KTML_End= عطا نهایی رمان شازده احتجاب، نوشتهٔ نویسندهٔ شهیر ایرانی، هوشنگ گلشیری، را به زبان کردی ترجمه و چاپ کردهاست. وی همچنین کتابی از میلان کوندرا نیز به زبان کردی ترجمه نمودهاست. [1] |
| عطا نهایی |
 | ازادی-شقلاوە ازادی-شقلاوە، محلەی شمارە 23ی مدیریت شهرداری #شقلاوە# میباشد و یکی از محلەهای همان شهر در استان #اربیل# میباشد.[1] |
| ازادی-شقلاوە |
 | شرفخان بدلیسی نام: شرفالدین شهرت: شرفخان بدلیسی نام پدر: شمسالدین بدلیسی $زندگینامه$ شرفالدین بن شمسالدین بدلیسی معروف به شرفخان بدلیسی (945 قمری- درگذشت: 1599/1603 میلادی) یکی از تاریخنگاران کرد است که در مورد تاریخ کوردان کتابی به فارسی نوشتهاست. کتاب او به نام #شرفنامه#، تاریخ مفصل کوردستان، که به زبان فارسی نوشته شده از منابع اصلی تاریخی مربوط به ملت کورد به شمار میآید. وی شرفنامه را در 1597 میلادی به پایان رساند. شرفخان در کرهرود (امروزه بخشی از شهر اراک) زاده شد. نیاکان او امیران ایل روژکی بودند که در سال 1543 میلادی بر منطقه بتلیس (در شمال کردستان) فرمان میراندند. اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب، به فرمانروایی شرف خان روزکی (روژکی) بر تنکابن اشاره کردهاست. رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، از شرف الدین نام بردهاست. دگرگونیهای سیاسی باعث شد تا پدر او، امیر شمسالدین بن شرفالدین به ایران مرکزی مهاجرت کند. شرفخان در سن نه سالگی به دربار شاه تهماسب یکم راه یافت. شرفخان به مدت بیست سال در استانهای گوناگون ایران به عنوان والی منصب داشت. در سال 1576 به مرکز فراخوانده شد و به همراه 600 خانوار از ایل و خانواده خود به مأموریتی به سوی منطقه وان (شمال کردستان) فرستاده شد. خسرو پاشا، فرماندار وان، از ترس ورود فرستادگان به دربار سلطان مراد سوم گریخت. شرفخان بدین وسیله فرمانروایی موروثی بر بتلیس و منطقه موش را به دست آورد. [1] |
| شرفخان بدلیسی |
 | شمس الدین شارزوری نام: شمس الدین شهرت: شارزوری - شهرزوری نام پدر: محمد بن محمود شهرزوری $زندگینامه$ شمس الدین محمد بن محمود شهرزوری (گاهی به اشتباه شهروزی نوشته میشود)، منطق دان، فیلسوف، مورخ فلسفه و دانشمند کرد در قرن هفتم است. او اولین شرح را بر حکمتالاشراق سهروردی نوشت. وی افزون بر شرح بخش منطق حکمه الاشراق، در رساله دوم از رسائل الشجره الاهیه فی علوم الحقایق الربانیه از منطق بحث کردهاست، که شاید بتوان گفت نخستین کتاب مفصل در علم منطق در قرن هفتم پس از اساس الاقتباس محقق طوسی باشد. او در این کتاب همه مباحث صناعات خمس را، که تقریباً در میان متأخران به فراموشی سپرده شده بود، مطرح و بررسی کردهاست.
=KTML_Bold=آراء منطقی=KTML_End= شهرزوری در تعریف، قول متأخران را در باب تساوی بین معرف و معرف پذیرفتهاست و از این روی، از نظر او تعریف به اعم و اخص جایز نیست. او تحت تأثیر منطق المطارحات شیخ اشراق، با تقسیم تعریف به حقیقی و اسمی، تعریف اسمی را برای مسما به واسطه اجزاء مفهومی آن در علوم نافع میداند و تعریف حقیقی را دشوار میانگارد. وی تقسیم قضیه به حقیقیه و خارجیه را مطرح میکند و موضوع قضایای حقیقیه را افراد ممکن محقق و مقدر و افراد ممتنع مقدر قرار میدهد و در کنار این دو به قضایای ذهنیه که افرادشان ممتنع هستند اشاره میکند و خود آن را نمیپذیرد. شهرزوری رأی شیخ اشراق را مبنی بر عدم تمایز بین موجبه معدولة المحمول و سالبه محصله میپذیرد؛ چرا که از نظر شیخ اشراق در سالبه به دلیل عقد الوضع وجود موضوع ضروری است. او در انتاج شکل اول و سوم شرط فعلیت صغرا را مانند متأخران پذیرفتهاست.
=KTML_Bold=دیدگاههای دیگران=KTML_End= محمدعلی سلطانی از شمسالدین شهرزوری به عنوان بزرگترین شارح فلسفۀ شهابالدین سهروردی نام میبرد و معتقد است که فلسفۀ عرفانی سهروردی درواقع فلسفۀ رایج در میان کُردها در سدههای گذشته بوده و از این رو آن را فلسفهای کُردی میداند. [1] |
| شمس الدین شارزوری |
 | شقلاوە شقلاوە، یکی از استراحتگاهها و مکانهای تفریحی مشهور #کردستان# میباشد کە در دامنەی کوە سفین در بخش شمالی و 966 متر از سطح دریا بلندتر میباشد و بە دلیل نزدیکی اش بە کوه سفین، دارای اب و هوایی خنک و دلگش میباشد. این مکان تفریحی از ایام قدیم از مکانهای اصلی برای تفریح و گردش بودە در حدی کە بخش اعظم درامد مردم این منطقە از این کار بە دست میاید. شقلاوە در 51 کیلومتری شهر #اربیل# میباشد و مسیر رفت و امدش، مسیری سرسسبز و زیبا است. درجەی حرارت این مکان در فصل تابستان بە (30 الی 35) درجە و در زمستانها تا (10) درجە زیر سفر کاهش میابد. این مکان دارای جنگلهایی انبوە میباشد و باغات بسیاری در انجا موجود است و بیشتر میوەهای هلو، گردو، انگور، انجیر و انار منطقە را تامین میکند. قابل ذکر است کە در شقلاوە، میوەی توت بسیار زیادی سالانە حاصل میشود کە شهرت خاصی دارد. در قسمت بازار این مکان تفریحی، اشیاء و لوازم ضروری میهمانان بسیار بە اسانی دست میابد و تعداد زیادی هتل و متل و ویلا در این مکان برای کرایە کردن در دسترس میباشد. از سری محصولات موجود در بازار شقلاوە میتوان بە اشیاء سنتی و تزئینی دستی و لباس و کیف و کفشهای دست بافت اشارە کرد کە طالبان بی شماری دارد. همچنین در سطوح خیابان و اطراف بازار مغازەهایی را میبینیم کە محصولات داخلی و محلی و میوەهای خشک کردە و غذاهای کردی میفروشند. در شقلاوە چندین هتل وجود دارد کە در زمرەی هتلهای درجە یک و پنج ستارەی اقلیم کردستان میباشند، اما بە جز اینها تعدادی خانە و هاستل هم برای استفادە و اجارەی مسافرین امادە گشتە است.[1] |
| شقلاوە |
 | دیوان سید یعقوب ماهیدشتی نام و نشانی کتاب: دیوان سید یعقوب ماهیدشتی نام نویسندە: دکتر محمدعلی سلطانی خط: فریبا مقصودی کرمانشاهی زبان کتاب: فارسی - کردی مکان چاپ: ایران ناشر: انتشارات سها سال چاپ: 1986 نوبت چاپ: چاپ اول [1] |
| دیوان سید یعقوب ماهیدشتی |
 | خوشه های یاسمن نام اثر: خوشه های یاسمن نام هنرمند: #رها محسنی کرمانشاهی# اندازه: cm60x60 تکنیک: رنگ روغن تاریخ خلق اثر: 2016 [1] |
| خوشه های یاسمن |
 | سواره ایلخانی زاده نام: سواره ایلخانیزاده شهرت: کاک سواره نام پدر: احمد آقا تاریخ تولد: #21-04-1937# محل تولد: #سقز# تاریخ فوت: #14-01-1976# محل فوت: تهران $زندگینامه$ سواره ایلخانیزاده در سال 1937 در روستای ترجان، از توابع شهر سقز به دنیا آمد. زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان میکنند. روستای تُرجان از توابع دهستان ترجان به مرکزیت روستای باغلوجه است که یکی از ده دهستان اصلی در منطقهٔ سقز در شرق کردستان است که آن زمان جزء منطقه جغرافیایی مکریان و بوکان بود. سواره مدرک دیپلم خود را در شهر تبریز گرفت و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران میرود و در سال 1968 موفق به اتمام تحصیلات خود میشود. سواره ایلخانی زاده در فعالیتهای سیاسی و فرهنگی با همراهی ناصر یمین مردوخی کردستانی حضور پیدا میکرد و ضمن سرودن شعرهای ملی گرایانه به فعالیتهای سیاسی هم میپرداخت. به دلایلی در سال 1946 به مدت 6 ماه در زندان قزل قلعه تهران زندانی میشود. سواره ایلخانی زاده متخلص به (کاک سواره) در سال 1949 در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار میشود و در زنجیره برنامههای ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستانهای کوتاهی را نیز ارائه میکند، اما در سال 1977 در حالی که کمتر از 39 سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر سواره ایلخانیزاده را به روستای حمامیان #بوکان# میآورند و در گورستان همان روستا دفن میکنند.
=KTML_Bold=آثار و اشعار=KTML_End= به باور برخی از شاعران و نویسندگان کُرد سواره ایلخانی زاده پدر شعر نوی کُردی در کردستان ایران شناخته میشود و از او به عنوان شاعری نوگرا یاد میشود ، اما در قالب شعر کلاسیک نیز آثاری ناب نیز از سواره به جا ماندهاست که «پیره هه ڵۆ»، یکی از آنها است. بعد از سواره ایلخانی زاده شعرای زیادی در عرصه شعر نو فعالیت نموده و آثار خود را منتشر کردند که در این میان می توان به ژیلا حسینی به عنوان اولین زنان شاعر نوگرا اشاره نمود که در عنفوان جوانی بر اثر تصادف از دنیا رفت.
=KTML_Bold=نمونه شعر کردی=KTML_End= یکی از اشعار بسیار معروف سواره (پیره ههڵۆ) نام دارد البته در کنار این شعر، شعر (شار) نیز شهرت فراوانی دارد. (پیره ههلو) از یکی از اشعار الکساندر پوشکین شاعر و نویسندهٔ روسی سبک رومانتیسیسم الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کردهاست. دو بیت پایانی شعر پیره ههلو اینچنین است:
=KTML_Green=ژینی کورت و به ههڵۆیی مردن نهک پهنا بۆ قهلی ڕوو ڕهش بردن لای ههڵۆی بهرزهفڕی بهرزهمژی چۆن بژی شەرتە نهوهک چهنده بژی=KTML_End=
=KTML_Bold=ترجمهٔ فارسی:=KTML_End= =KTML_Blue=عمری کوتاه و در شکوه مردن نی به کلاغ سیه روی پناه بردن عقاب بلند پرواز بلند همت را چگونه زیستن شرط باشد نه مدت زندگی کردن=KTML_End= =KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_Alt=0002.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496845/0002.JPG=KTML_Photo_End= شعر سواره در میان کردها رواج و مقبولیت بیشتری دارد و تقریباً هر کرد زبانی چند بیت پایانی آن را حفظ است.
=KTML_Bold=سواره از دیدگاه نویسندگان و شاعران=KTML_End= #شیرکو بیکس# شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با مجله سروه که در شماره 68 این مجله منتشر شد، در خصوص سواره میگوید: سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در شرق کردستان راهی تازه را در پیش گرفتهاست و به نظر من مهمترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دیگران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود.
مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره چنین نوشته: سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران و شرق کردستان که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون نیما یوشیج و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای رضاخانی در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول جمهوری مهاباد نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ 40 و 50 شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارقالعادهای بازگو مینماید. [1] |
| سواره ایلخانی زاده |
 | کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است مدیر باستان شناسی و فرهنگ #سوران# می گوید:شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان امنیەی رواندز، برای ساخت ادارەی مدیریت باستان شناسی و فرهنگ سوران و درستکردن موزخانە در همان مکان هستیم. #عبدلوهاب سلیمان#، مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت: ما به تلاش خود برای ساخت و اختصاص مکان ویژه ای برای موزه باستان شناسی در مدیریت سوران ادامه دادیم، با همکاری ادارەی مستقل سوران ،شروع بە تعمیر و درستکردن بخشی از ساختمان حامیەی رواندز، بە منظورە ادارەی مدیریت باستانشناسی و فرهنگ سوران ساخت موزخانەای در همان مکان، کە الان کارهای ساخت و ساز شروع شدە است. وی گفت:به همین منظور اخیراً هیئتی از اداره کل باستان شناسی و فرهنگ اربیل از ریاست اداره مستقل سوران بازدید کرد و در مورد بازسازی و نیاز به یک موزه باستان شناسی و فرهنگی در اداره مستقل سوران گفتگو کردیم، در ادامه جلسه ای با کارکنان اداره باستان شناسی سوران در خصوص نحوه انجام کار برگزار شد. مدیر باستان شناسی و فرهنگ سوران گفت:در مرحلە اول از طرف ادارەی مستقل سوران 66 ملیون دینار هزینە شدە است برای تعمیر این ساختمان، اما اگر مکان مناسبی را برای موزه اختصاص دهیم، به هزینه های بیشتری نیاز داریم، بنابراین با مدیریت سوران در حال گفتگو هستیم برای اختصاص دادن هزینەی بیشتر و مرحله به مرحله پروژه را انجام دهیم. عبدلوهاب سلیمان گفت: در نتیجه کاوش ها و بازرسی پنج تیم باستان شناسی خارجی با هماهنگی تیم های ما، از سال 2013 تا کنون صدها قطعه بقایای باستانی در سوران پیدا شده و در انباری از اداره ما نگهداری می شود، بنابراین اگر مکانی مناسب برای موزخانە و مدیریتمان بسازیم،میتوانیم ان قطعات باستانی را نقل موزخانە کنیم ، به همین ترتیب برای انهای که در آینده پیدا می کنیم. مدیر ادارە باستان و فرهنگ سوران گفت: تلاش ما ادامه خواهد داشت، همانطور که پروژه ادامه دارد تا بتوانیم در آینده موزه را بسازیم و از باستان شناسی و فرهنگ منطقه خود حفاظت کنیم.[1] |
| کار افتتاح موزه در سوران در حال انجام است |
 | فایق نامیق محمد نام: فایق شهرت: شیخ فایق نام پدر: نامیق محمد سال تولد: 1943 محل تولد: #کرکوک# $زندگینامه$ فایق نامیق روزنامه نگار و دارای مدرک لیسانس مدیریت، وی چند سال مدیر اداره ثبت احوال مصیف صلاح الدین بوده. [1] |
| فایق نامیق محمد |
 | ملا عبدالکریم صائب نام: عبدالکریم صائب شهرت: زاری سال تولد: 1905 محل تولد: #سقز# سال فوت: 1982 محل فوت: سقز $زندگینامه$ ملا عبدالکریم صائب مشهور به زاری، در سال 1905 در روستای عرب اوغلوی از توابع سقز دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در همین روستا و با دروس اصول و قران و موضوعات مذهبی نزد (ملا محمد تدین) شروع نمود. وی جهت ادامه تحصیلات فقهی خود به روستاها و مناطق مختلف نزد اساتید اصول فقه و حکمت رفت و مدارج علمی را بدین ترتیب طی نمود و زندگی خود را صرف یادگیری علوم زمان خود نمود. به همین سبب مدتی از نظر مالی دچار مضیقه و تنگدستی بود. وی پس از فوت پدر و عموی خود سرپرست خانواده اش شد و جهت کار و درآمد به مناطق مختلف کوچ نمود. اشعار این شاعر در زمان خود از رادیو #کرمانشاه# پخش میشد و به سبب بعضی از اشعارش توسط ساواک تحت فشار بود. وی در سال 1982 میلادی در سقز روستای عرب اوغلوی علیا دارفانی را وداع گفت و همانجا به خاک سپرده شد.
=KTML_Bold=اشعار و آثار=KTML_End= اشعار زاری بیشتر مضامین تصوف، عرفان و طبیعت داشته و دارای غزلهای عاشقانه و رباعیات میباشد. وی در شعر عروض و کلاسیک زبانزد خاص و عام بود. از این شاعر آثار زیر باقی ماندهاست: - دیوان شعر با نام دیوان زاری. - ترجمه داستان (لیلی و مجنون) نظامی گنجوی از فارسی به کردی.
=KTML_Bold=نمونەای از شعر زاری به زبان فارسی=KTML_End==KTML_Photo_Begin=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_Alt=0001.JPG=KTML_Style=width:25%;height:20%;float:left;=KTML_Photo_Target_Link=https://www.kurdipedia.org/files/relatedfiles/2023/496828/0001.JPG=KTML_Photo_End= دلی دارم بسان بوته در تاب و زو خون میچکد وز دیده خوناب خلیده خار هجران در رگ و جان نشسته زاغ نومیدی به بستان لگدکوب ستم باشد وجودم نمیدانم از این سودا چه سودم گل عمرم شده پژمرده از غم تنم بیحس بسان مرده ازغم چنان گشتم زبون وعاقبت شوم دراین ویرانه شد هم لانهام بوم چنان آشفته و زار و نزارم که بر خود نام زاری میگزارم [1] |
| ملا عبدالکریم صائب |
 | سد ژاله مملحه سد کوچک ژاله مملحه، در روستای ژاله مملحه واقع در (سنگاو) از توابع شهرستان (چمچمال) در شهر سلیمانیه، این سد توسط اداره اب و منابع سلیمانیه در سال 2014 با هزینه (749, 233, 920) دینار ساخته شده است.
=KTML_Bold=درباره سد کوچک ژاله مملحه=KTML_End= 1. این سد کوچک ظرفیت (200، 000) متر مکعب آب دارد و در حال حاضر دارای (185، 000) متر مکعب آب است. 2. قبل از احداث این سد 17 خانواده در روستا زندگی می کردند، که پس از ساخت حوض تعداد آنها به 25 خانواده افزایش یافت. 3. پس از ساخت این سد کوچک، 40 جریب زمین آبیاری شده است. 4. اهالی روستا از آب این سد برای زندگی روزمره و دامداری استفاده می کنند. تعداد دام قبل از ساخت سد (300) راس حیوان بوده است، که پس از ساخت سد به (5000) راس حیوان افزایش یافته است. [1] |
| سد ژاله مملحه |
 | صلاح اوسی نام: صلاح اوسی شهرت: باوه لاوا سال تولد: 1955 تاریخ فوت: #07-06-2018# $زندگینامه$ صلاح اوسی مشهور بە باوه لاوا، در سال 1955 در روستای تلشایری از توابع شهرستان تربسپی به دنیا آمده، وی در سال 1983 اولین آلبوم خود را منتشر کرد، این هنرمند همیشه صدای خود را با صدای هنرمند بزرگ کرد (محمد شیخو) مقایسه می کرد، و در طول فعالیت های هنریش توانسته 8 آلبوم منتشر کند. صلاح اوسی (باوه لاوا) در تاریخ 07-06-2018 چشم از جهان فروبست. [1] |
| صلاح اوسی |
 | میر بدرخان نام: بدرخان شهرت: میر بدرخان - بدرخان اودال نام پدر: عبداللە سال تولد: 1803 سال وفات: 1869 مکان تولد: #بوتان# مکان وفات: شام $زندگینامە$ بدرخان اودال یا بدرخان بگ پسر عبداللە بگ در سال 1803 در شهر جزیرەی بوتان در جنوب #کردستان# بزرگ بدنیا امدە است، اما دربارەی تاریخ تولد وی نظرات مختلف وجود دارد، بعضی از تاریخ نویسان در این بارە میگویند: بدرخان بین سالهای 1803 تا 180، در خانوادەی عزیزان (از خانوادەهای سرشناس و مبارز کردها در شمال کردستان) بە دنیا امدە است. شرف خان بدلیسی در شرف نامە خودش نوشتە است؛ خانوادەی عزیزان قبلا #ایزدی# بودند و بعدا مسلمان شدن. در اینجا لازم است بدانیم کە میر بدرخان در زمان فرمانروایی خود چە کردە است، و ایا برای استقلال ملت کرد مبارزە کردە است یا فقط برای خانوادە خودش دست بە مبارزە زدە است؟ میر بدرخان خیلی زود به قدرت و شهرت رسید و در سال 1830 اداره منطقە #بوتان# را به دست گرفت. او خیلی زود با میر محمد، میر منطقە سوران در جنوب کردستان بزرگ اتحاد و همبستگی برقرار کرد، رابطەی خوبی با ارمنیها داشت، او تصمیم گرفته بود هر کسی که یک دختر ارمنی ازدواج کند کمک و حمایت کند، حتی جوانان ارمنی نیز به نیروهای نظامی او پیوستند و نیروی خوب و قویی را درست کردە بودند. چندین مستشار و مشاور ارمنی مانند دومیستیحان مانکولیان، اوجانسی شالکترین و میرمارتو در داخل و اطراف نیرو و سیستم حکمداری اش حضور داشتند. میر بدر خان برای چند مدت در استانبول زندگی کرد و پس از مدتی بە بعدا بە شام (در سوریە و قسمت غرب کردستان) رفت تا سال 1869 در انجا زندگی کرد و همانجا دار فانی را وداع گفت.[1] |
| میر بدرخان |
 | رفعت عبدالله نام: رفعت شهرت: حلبچەای نام پدر: عبدالله تاریخ فوت: #07-06-2020# $زندگینامه$ نویسنده و فعال حلبچه و انفال. وی در تاریخ 07-06-2020 بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. [1] |
| رفعت عبدالله |